*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

خلاصه یه تجربه خیلی سنگین شد برام 

گاهی ما بزرگ ترا خیلی عجیب اشتباه میکنیم

واقعا از دست خودم و ولخرجی هام شاکی بودم

ولی چیزیه که شده 

سعی میکنم دیگه تکرار نکنم 🥺

ممنونم دیانای مهربونم🥰🥰

ممنونم حدیث جونم🥰🥰🌹

سلام شبتون قشنگ. 

امروز تا ظهر سرکار بودم.  وقتی اومدم با فائزه و پسرا نهار خوردیم، بعدشم خوابیدیم. 

عصر بیدار شدیم قرار بود بریم خونه خواهرم که خودش زنگ زد گفت میاد پیشمون.  ما هم از خدا خواسته،  یه عالمه برگ انگور از باغ بابا اورده بودیم دیشب شسته بودم بسته بندیش کردم گذاشتم فریزر. 

چایی دم کردم که خواهرم و. مامانم اومدن. 

یه شلوار داشت که میخواست کوتاهش کنه براش درستش کردم

بچه ها کلی بازی کردن. 

تا سر شب بودن و بعدش رفتن

لباسهایی که قبل سفر شسته بودم و لباسهایی که دیروز شسته بودم یه عالمه بودم،  شروع کردم تا زدن

یه عالمه اتویی جمع شد که اتو زدمشون. 

شام اماده شد سرو شد. 

یه فیلم دیدیم خانوادگی.  هندی بود. 

علی انقدر محو فیلک شده بود،  وسط فیلم رفت سرویس،  وقتی برگشت از باباش پرسید من سرویس بودم چه کارایی انجام دادن😁😜.  خیلی از فیلم خوشش اومده بود،  نتیجه اخلاقی فیلم این بود اگه میخواد مثل قهرمانهای فیلم بشه باید همه ی غذاها رو بخوره😂😜. 

فردا عصر یا شایدم صبح میریم خونه خواهرم پیش بچه هاش و مامانم، خودش عمل داره،  اونجا باشم باز دلم ارومتره. 

چهارشنبه اگه بشه بچه ها رو پیش پرستارشون میذارم و میرم یکم خرید،  دلم یکم خرید میخواد. 

دلم یه مانتو تابستونی هم میخواد،  شاید فردا شب رفتم پارچه بخرم. 

و یه روز عصر هم باید بریم اسباب بازی فروشی برای پسر کوچولو سه چرخه بخریم. 

امیدوارم کم کم بتونم برنامه هامو عملی کنم. 

امشبم قسط بانک رو پرداخت کنم و بخوابم

سلام دوستان 

برنامه امروزم 

بیداری ساعت ۱۰

صبحانه میخورم 

مجدد یه دور دیگه لباس میشورم 

خونه را جارو میکنم

رفتن به خیاطی کنار خونه ام  

یس و اذکار 

شستن ظروف و تمیز کردن آشپزخانه 

مطالعه کتاب 

روتین پوست 

زنگ زدن به دختر خاله ام 

واریز پول به حساب مهد کودک «برای جشن پایان سال »

سلام و روز همگی بخیر و خدا قوت برای همه خسته ها و نخسته ها

الهی خوب و خوش بوده باشید و بمونید

کارهای 19 اردیبهشت یکشنبه سرکارم در ادامه روز 

• تهیه لیست کسری فاکتورهای 400
• تهیه لیست فاکتورهای 401
• ثبت 4 دسته تنخواه مانده آقای ج
• ثبت 15 تا فاکتورهای مانده 400
• انجام یکی از موارد مربوط به دسته رو مخی ! 
• از همین تفکیک رسید انبارهایی انجام دادم ، دسته مربوط به برج 9
• فاکتورهای مهرسام

سلام دوستان امیدوارم حال همتون خوب باشه

من تعطیلات کار خاصی نکردم یکم خودمون رفتیم بیرون یکم مهمون داشتیم و اینطوری گذراندیم

دیروز ۶ بیدارشدم بعد از صبحانه بچه ها راهی مهد و مدرسه شدن خوشبختانه باباشون بردشون ظهرم برشون گردوند 

منم سرامیکهای خونه رو دستمال کشیدم  و جارو برقی زدم البته فقط پذیرایی چون خیلی زیاده نمیتونم همه رو یکجا انجام بدم 

چند دور لباس شستم و لباس خشکها جمع شدم

ناهار هویج پلو درست کردم بیشتر درست کردم شام بخوریم 

دختر کوچیکه رو خوابوندم و دختر بزرگه رفت کلاس زبان منم رفتم باشگاه 

بعد یه ورزش حسابی دوش گرفتم مربیم گفت این هفته رژیمت رو رعایت کن حتما😬😬مثلا خواستم رعایت کنم مرغ ابپز مردم که بخورم یهو همسایمون (صاحبخونه)زنگ زد بیا اگه کار نداری باهام یه سری مسائل رو حساب کتاب کنیم منم رفتم دیدم بنده خدا کلی میز چیده بود و زحمت کشیده بود  و تنها بود نشستیم صحبت کردن  تا ۱۲ شب (همسرم نگران شده بود هی پیام میداد حالت خوبه مشکلی نیست😁چون من هیچ وقت با همسایه ها گرم نیستم اولین بار بود تو این همه سال رفتم خونه همسایه) خلاصه کلی تعارف که اگه نخوری من خیلی ناراحت میشم  و من رژیم شروع نکرده با شکست مواجه شد 🤦🏻‍♀️الان نمی‌دونم برم باشگاه با چه رویی بگم رعایت نکردم

الهی که عمل آبجی به خوبی و خیر و خوشی و ب راحتی تموم شه زهرای عزیزم 

منم هوسم کرد یه گزارشی از دیروزم بدم اینجا :))

عصر بعد کار ، دخترمو بردم کلاس ، دو سه جا رفتم ببینم میتونم براش لباس ورزشی پیدا کنم ، نیافتم !!! امکانات بیداد می کنه اینجا !

برگشت دخترکو سپردم همسر ، خودم رفتم آرایشگاه برای اصلاح صورت و باز یه جای دیگه برای ابرو ! 

کفش دخترمم ک باید تعویض میشد  ، برای بار سوم انجام شد . 

یه سری خرید هم داشتم که انجام شد ، رسیدم خونه دیگه خسته بودم .

یه سر هم رفتی خونه پدرهمسر، خیلیی وقت بود ندیده بودم شون.

بعد هم خونه و بدو بدو شام گرم کردم بچه ها بخورن و بخوابن.

تا شام گرم شد ، اشپزخونه رو جارو زدم و رو کابینتا رو گردگیری .

در ادامه مرتب کردن خونه ، بقیه اشپزخونه و مطبخ و کف شون و بعدشم سالن و جلوی در ورودی و حتا دیگه خیلی جوگیر شده بودم ، توی آسانسورم جارو برقی کشیدم ههه

یه کمی گردگیری کردم و اقای همسر هم با زور غرغرای من ، تکونی خورد و کمکی کرد و دیگه دیدم دیروقته  ،به جاروی اتاق خوابا نرسیدم .

می مونن برا امروز . 

یه کو هم درست کردم و صبح به گلام دادم . 

تموم 

امروزم با حس صورت روزِ بعده ارایشگاه ک خیلی دوست دارمش ، اومدم سرکار و دارم لاک پشتی کار می کنممم 

• پایان  19 اردیبهشت یکشنبه سرکارم 
•  
• تهیه لیست کسری فاکتورهای 400 *
• تهیه لیست فاکتورهای 401 * 
• ثبت 4 دسته تنخواه مانده آقای ج  -
• ثبت 15 تا فاکتورهای مانده 400 -
• انجام یکی از موارد مربوط به دسته رو مخی !  -
• از همین تفکیک رسید انبارهایی انجام دادم ، دسته مربوط به برج 9 -
• فاکتورهای مهرسام -
• بجای کارای نکرده یه سری بایگانی داشتم

جمع بندی پایان روز  : شناخت کافی به انجام امور و میزان وقتی که لازمه  ،ندارم هنوز 

استفاده از نت ، گوشی ، ... : خیلی کم ، در حد نرمال که به کار صدمه نزنه .

 امروزم از لحاظ کاری از 0-10 ، نمره 7 رو داشت از لحاظ بازدهی مطلوب 4 – سرعتم کنده ، دور خودم می چرخم !          :((

عزیزم همین تایمی که شما گذاشتی واسه تایپ الان ی اتاق باهاش تمیز میشد. قدر وقتتونو بدونید. درضمن صبح زود بلند شدن خیلیییی کمک میکنه

من تو اینجور موقعیت ها سمبوسه و اسنک و پیراشکی درست میکنم میبرم هم کم هزینه اس هم جذاب و هم خوشمزه😍

سلااااااام   

گزارش امروز :

از صبح زود تا پایان وقت اداری فقط درحال بدو بدو بودم   بعدش برای بار پنجم رفتم کتابخونه بلاخره کارت عضویتمو گرفتم (دستگاهشون خراب شده بود  )ولی نذاشت کتابا رو ببینم و انتخاب کنم گفتن قانون و مقررات عوض شده از این به بعد قبل از ساعت ۱میتونی بیای واسه رد و بدل کتاب   راستی اداره پستم رفتم سر پست کردن یه بسته قشنگ منو بهم دیگه پاس میدادن ولی خب بلاخره کارم انجام شد_یه مقدار خرید کردم و له و لورده و مچاله و ...برگشتم خونه بیهوش شدم تا ۵ بعدازظهر 

تا دلتون بخواد پیاده روی داشتم انقدی که پاهام داغونن(#نه به کار اداری و کاغذ بازی الکی )

حال ورزش ندارم

لباس شستم اتوییا رو اتو زدم 

روتین همیشگی درحد ضرورت 

روز و روزگارتون خوش   

خب اخه میگن مواد جدید و نمیشه به قبلی اضافه کرد !!!

اینجوری باید چندتا سطل داشته باشم ....

اگه این حرف درست نیس پس حتما منبع اطلاعاتم دقیق و درست نیس باید سرفرصت سرچ کنم

      خیلی خوب بود کلی بهت خندیدم حلالم کن دوستم