سلام زرنگ خانماااااا.عیدتون مبارک.
من بالاخره تونستم استارت دوخت سرویس آشپزخونه رو بزنم.البته فعلا یه قدم خیلی کوچولو برداشتم که آهسته و پیوسته باشه .
خیاطی های لباس هم کمابیش انجام میدم چهارتا کشو پارچه دارم که هر روز دارن خلوت تر میشن
گفته بودم خونه تکونی کردم و میخاستم دیگه تمیز نگه دارم.اما متاسفانه از همون فرداش چنان دندون دردی اومد سراغم که دوباره خونه زندگیم همونی بود که شد.کثیف نشداااا اما از اون حالت مرتبی در اومد.بعدم که کار دندونم حل شد دوباره تا چندروز بی انرژی شدم.بیحال کسل.امشب یادم افتاد که دوماهه اصلا قرص ویتامین دی نخوردیم .میدونید که کمبود این ویتامین باعث میشه افسرده و بیحال بشیم .برنامه خوابمم که باز بهم ریخت.
حالا برای جمعه مهمون دعوت کردیم و از فردا که چهارشنبه هست دوباره تمیز میکنم
وسایل دور انداختنی هم به شدت پیگیرش هستم.اگه وسیله ای نباشه حتما هر روز یه تیکه پارچه هست که بندازم دور
چند روز پیش کتاب اثر مرکب را خوندم که میگفت موفقیت های بزرگ از تلاشهای کوچیک هست.پولدار شدن از حذف همین خرجای کوچیک که به چشم نمیاد هست.
من هر روز میگفتم ای بابا امروز هم وقت نکردم اون پنجاه تاااااا دستگیره که برش زدم رو بدوزم😐بعد نیم ساعت الی یک ساعت لم میدادم رو مبل و تلویزیون میدیدم یا تو نت میگشتم.....امروز از همون یه ربع وقتی که داشتم استفاده کردم و یه جفتش را دوختم.شاید خنده دار باشه براتون ولی خب در کنارش کارای دوختنی دیگه هم دارم . روز به روز تایمش را بیشتر میکنم تا به سه ساعت برسونم
الانم کتاب شوهر آهو خانم رو دارم میخونم.فوق العادس
اگه کسی نخونده حتما دانلود کنه.
با اینکه حول و حوش سال ۱۳۳۰ نوشته شده موضوعش خیلی به روزه.دقیقا زنی که ممکنه بهش خیانت بشه و یا دست کم فداکاری هاش به هیچ گرفته بشه را به تصویر کشیده و میگه حتی پاکترین مرد هم ممکنه بعد از چنین زنی خیانت کنه.فقط خیلی کلمه های قلمبه سلمبه داره که قدیمی هستن و معناشون از یادمون رفته