سلام دوستان عزیزم شبتون بخیر
امروز ساعت ۷ بیدار شدم و برای پسرم شیر درست کردم، خورد و دیگه نخوابید، پوشکشو عوض کردم.
روتین پوستیمو انجام دادم.
یکم هال و پذیرایی رو مرتب کردم
داروها رو تفکیک کردم و تعدادی خروجی رفت بدلیل تاریخ انقضاشون.
چای دم کردم.
لباسشویی دو دور لباس شست
اهل منزل بیدار شدن
یکم ب دخترم رسیدگی کردم و لباسشو عوض کردم
مینی واش یدور لباس شست
آبچک و ماشین ظرفشویی رو خالی کردم
صبحانه خوردیم و جمع کردم.
ظرفهای صبحانه رو شستم.
سینک و نهار خوری دستمال کشی شد
گاز بهمراه چدنهاش و کتری و قوری رو سیف کشیدم.
سرویس بهداشتی ها و حموم رو با جرمگیر حسابی برق انداختم، الان دقیقا توی حالتی هستم ک دوست ندارم کسی از سرویس ها استفاده کنه😂
همسرجان نهار رو گردن گرفتن و ی غذای من دراوردی خیلی خوشمزه تحویلمون دادن، واقعا خوشمون اومد.
یکم استراحت کردیم
با بچه ها بازی کردم
از شانس خوبم حالا همسرم مریض شدن و تب شدید🤕
یکم آبمیوه بهشون دادم و چندتا دارو و گذاشتم استراحت کنن، منم پسرمو خوابوندم و با دخترم رفتیم حیاط شن بازی کنیم
بابا و مامانم اومدن بهمون سر زدن و همون توی حیاط فرش پهن کردیم و نشستیم
موقع رفتن آنا جون هم همراهشون شد و رفتن
ظرفهای نهار رو شستم و یکم نامرتبی ها رو مرتب کردم
با همسر و پسرم رفتیم دور زدیم
شام خوردیم
اومدیم خونه پسرمو خوابوندم و حالام منتظرم دخترم بیاد😄