مینیمالیست شدن یعنی چی؟

من بخاری ایستاده که حالت پنکه هم داره 

سماور کاملا نو 

تستر 

من قیمت پایینم گذاشتم کسی نبرد🤣

الحمدلله

ظاهر و خونه تون چطوریه مگه 

ممکنه توصیف کنید لطفا

سلام دوستان من نمدونستم اخلاقی که دارم بهش میگن مینیمالیست من از اول زندگی همیشه چیزهای اضافه نه فقط اینکه بدرد نخور باشن حتی شده لباس های نو که دوستشون نداشتم رو رد مبکردم میدادم کسی یا بیرون میزاشتم و همیشه اطرافیان میگفتن اره تو دست به بندازت خوبه همیشه حیف میکنی میندازی بیرون ولی وقتی مثلا کمدامون رو مرتب میکنم هر چند وقت یکبار لباس های خودم شوهرم بچه هارو چک میکنم هرکدوم خراب بود و یا نمیپوشیدن رو مینداختم بیرون احساس میکردم خونه حس سبکی داره نمیدونم شماهم تجربه کردین وقتی چیزهای اضافه میندازین بیرون حس میکنین خونه نفس بهتری میکشه برعکس شوهرم همیشه مخالف میکنه میگه ننداز روزی بدرد میخوره دقیقا اخلاقش نقطه مقابل منه . بچه ها دعا کنین شوهرم راضی بشه کمد لباس بچه ها رو بندازیم بیرون خیلی داغون و جاگیره من به انرژی تک تک شماها ایمان دارم من انرژی که کائنات میفرستن ایمان دارم پس بگید که شوهرش راضی بشه کمد رو بندازه دور 😇

و یک اخلاق دیگه دارم میگم باید قبل از ایکنه چیزی بخریم جاش رو باز کنیم مثلا وقتی قصد میکنم لباس زیر کفش یا هرچی بخرم میرم چندتا از اونایی که استفاده نمیکنم و یا خراب شده رو میندازم بیرون به جاش یک تیکه میخرم که استفاده بشه و خوشحال باشم اونسری ۴دست سوتین انداختم بیرون به جاش دوتا خوب گرفتم .یا سه جفت کفش رد کردم به جاش یک جفت خوب گرفتم

سلام 

خیلی ممنون عزیزم

نه هنوز 🙂

حداقل هشت تومن. چون وعده و خوراک ندارین 😁

سلام دوستان

من کلی لوازم دارم که همه رو هم استفاده میکنم به خاطر همین کلی در و برم شلوغه 

باور میکنید 3 تا کمد دیواری دارم البته 2 تاش کوچیکه ولی همشون پر از وسیله هایی ست که به کارم میان

چیکار کنم

هم دلم میخواد دورم خلوت بشه هم لازمشون دارم

یعنی حتما حداقل سالی 1 یا دوبار ازشون استفاده میکنم😬🤕🥴

منم اینجوریم. مدتی جلوی خرید وسایلمو گرفتم و از همین هایی که داشتم استفاده کردم . نظم بهتری بهشون دادم. الان جای خیلی کمتری گرفتند 

انشالله به سلامتی ب دنیا بیاد گلم❤️

ورودی یک عدد وست و شلوار مشکی برای خودم. دو عدد وست داشتم که رفتن خروجی شلوار هم قبلا خروج داده بودم و نداشتم

دو جفت کفش برای همسر و پسر بزرگه.  کفش های قبلی خیلی خراب بودن رفتن خروجی

سه عدد کتاب فیزیکی برای پسر دومی چون مثل ماها نیست که از کتاب الکترونیک خوشش بیاد و حتما باید فیزیکی تهیه کنه

بعد از مطالعه هم می‌بره کتابخانه مدرسه اهدا می‌کنه

مدرسه شون سالهاست کتابخانه داره و کتابهاش همه توسط دانش آموزان و معلمین تهیه شده

ورودی 

کلی خرید برای خونه اعم از شوینده و حبوبات و...

امروز رفتم لباس بچگانه فروشی میخواستم واسه پسرم ی لباس بخرم ولی بعد از کلی بالا پایین کردن دیدم کلی لباس داره و فعلا نیازی به خرید نیست و جلوی یک خرید هیجانی رو گرفتم خداروشکر 

خروجی یه شیرجوش مسی که دهانش تنگ بود موقع شستن دردسر داشت. یه کاسه روحی که از زمان خابگاه داشتم و خیلی درب و داغون شده بود. یه گمج که اوایل ذوق داشتم داخلش غذا درست کنم ولی دیدم همون قابلمه بهتره. سر قوری هم امروز موقع نظافت خونه شکست. یه مغازه نزدیکمون هست عصر همه رو میبرم میفروشم. قوری هم میبرم شاید براش یه در پیدا کردم. یه بار که از جلوش رد میشدم یه سبد پر در قوری داشت. ورودی هم قراره یه شیرجوش استیل بخرم. خروجی از وسایل همسایه ها یه پلاستیک آجر که یه ماهه گذاشته بودن دم انبارشون😐😐😐 یه لاستیک خراب که اونم کلی وقته گوشه پارکینگ بود و یه لوله سیفون. همه رو گذاشتم دم در

همسایه ها اعتراض نمیکنن؟