مینیمالیست شدن یعنی چی؟

دقیقا همینه من راستش قبلا خیلی غبطه کارها و خریدهاشونو میخوردم اما از پارسال که این تاپیک و میخونم خیلی طرز فکرم عوض شده.

آره واقعا جابه کردن ساکی که توش واسه هر کی چند دست لباس هست و فکر به اینکه خوب کی لباس بعدیو بپوشم و تو یه حرکت انتحاری انجام دادنش و از همه مهمتر اینهمه زحمت واسه چهار ساعت مراسم  خودش یه هنر محسوب میشه به نظرم😅

ظرفاتو خودت میشوری یا ماشین؟ 

خودت میشوری ظرفا رو برات عذاب آوره یا نه راحت میشوری؟

چجوری میشوری؟ بعد هر وعده میشوری یا میذاری جمع میشه یهو میشوری؟ کدوم برات راحت تره؟ یهو یا کم کم؟

اگه ظرفا رو بدون عذاب میشوری که یه قدم جلویی. میتونی وارد مرحله بعدی بشی و یه کار دیگه بهش بچسبونی و یه عادت دیگه درست کنی.

اما اگه خود ظرف شستنه برات عذابه باید رو عادت ظرف شستن کار کنی.

و یه سوال دبگه. آیا کاری هست تو آشپزخونه که با لذت انحام بدی؟ حتی با لذت هم نه فقط همیشه انجام میدی و مشکلی باهاش نداری. حتی یه کار خیلی کوچبک. مثلا چایی دم کردن رو دوس داری و هر بار که مبخوای چای دم کنی سختیت نمیاد. 

جدی؟من واقعا فکرمیکردم دیگ کسی این کارو نمیکنه!

چالش امروز من لوازم کار خیاطیمه. هرکی دوست داشت با من همراه بشه خیلی خوشحال میشم. هم من انرژی میگیرم هم شما.  مرتب میکنیم و خروجی هاشو اینجا اعلام میکنیم.

اگه لوازم خیاطی ندارین لوازم کاری که میکنین تو خونه رو مرتب کنین. مثلا لوازم کیک پزی ، لوازم بافتنی یا لوازم نقاشی یا ...

من لوازم کیک پزی دارم ولی زیاد نیستن که نیاز به مرتبی داشته باشه

آرد و ... توی کابینت کنار حبوبات هست

ابزار خاصی هم ندارم براش

قالب ها هم توی کابینت هست و خروجی نداشت دیروز

من هم یک کابینت دیگه رو انجام میدم که با شما هماهنگ باشم

راجب کارگرا یه چیزی بگم

 اینو شوهرم میگفت: ما بچه که بودیم یه آقای مسنی کارگرمون بود که هر وقت نیاز بود بابام میگفت بیاد برای بار خالی کردن و... کمک بده، فقط کار ما نبود و برا خیلیای دیگه هم کار میکرد

تقریبا ۸۰سال هم سن کرد و هیچ مشکلی خاصیم تا اخر عمر براش پیش نیومد،آخرم به خاطر تصادف فوت کرد... 

بعد گفت میدونی دلیل سالم بودنش تا اون سن چیه با وجود شغل سنگینش؟ 

گفتم :نه، شاید تغذیه سالمی داشته!!!

گفت : نه بابا، رمزش این بود که هیچوقت تو کار از تمام وجودش مایه نمیذاشت، هیچوقت خودشو خسته نمیکرد، یه جوری کار میکرد که مثلا صبح که برا ما کار میکرد، عصرم انرژی داشته باشه بره جای دیگه کار کنه،فرداش یه جا دیگه و... اگه میخواست مثل بابام کار کنه که سر یکسال از درد کمر و زانو میفتاد تو خونه 

و این مثال برای نیروهای خدماتی هم صدق میکنه 

جالب بود 

آره حتی دوباره جشن حموم عروس برگزارمیکنن مهمونارو دعوت میکنن به استخرجشن میگیرن وپذیرایی میکنن

😳یا علی 

اینو نشنیده بودم

آره یه چندسالیه سمت شهرما یه عده برگزارمیکنن یه سری هم که وسعشون نمیرسه توخونه برگزارمیکنن،جشن شبها هم دارن چندروز قبل عروسی شبها مهمونادورهم جمع میشن وبزن وبرقص (که خب کلی هزینه داره ولباس بخرو...)

چه مراسم هایی میگیرن

تهران دیگه فقط عروسی برگزار میشه

تا چند سال پیش حنابندون و پاتختی بود که الحمدالله سالهاست انجام نمیشه

اهووووم برگزاری همون عروسی هم سخته الان

جشن عروسی گرفتن دلبخواهی هست خیلیا هم بدون عروسی رفتن سرخونه و زندگیشون