مینیمالیست شدن یعنی چی؟

خروجی های امروز یه مانتو مشکی که خیلی چروک میشه و جالب هم نبود به نظرم با یه تاپ مشکی مال خودم وایتکس ریخت روش با یه تیشرت کهنه از شوهرم 

خروجی امروز من ی حوله کوچولو، و چند تا دستمال گردگیری که باهاشون سرخ کن و مایکروویو رو تمیز کردم بعدش رفتن خروجی

یک ظرف کوچولو سرکه هم ریختم توی وسیله ها برا تمیز کردنشون،ظرفش رفت خروجی

خروجی امروز استند چاقو اشپزخانه،خیلی بود میخواستم بزارم خروجی دودل بودم.دیگه با خودم کنار اومدم✨

بخدا ببخشید دارم به اسمم میخندم😁😁😁

خدای من 😮😮👌👌انگار با خط کش و گونیا کیسه ها رو چیده👌👌👏👏

عزیزم اینم مثه همه وابستگی های ما تو زندگیه 

در عین حال هرکسی سبک زندگیش متفاوته 

یکی مثل عموی من کتابهاشو به هیچ وجه امانتم نمیده چه برسه به اینکه بده کتابخونه!

میگم چرا عموجان این همه کتاب خوب داری نمیدی کتابخونه وقتی همه اینها رو خوندی

میگه شاید ۵ سال دیگه خواستم دوباره بخونم شاید دیدگاه من تا ۵ سال دیگه این نباشه...شاید ۵ سال دیگه برداشتهای بهتری از این کتابها داشتم... شاید بخوام مثه کتابهایی که خودت دوباره دستت میرسه و دوباره میخونی یه تجدید نظر داشته باشم روش و دوباره بخونم ....

خب اینم نظریه برای خودش.

مهم اینه دچار انباشت نشیم.یه دوست دارم فقطططططط کتاب میخره و اصلا وقت نمیکنه بخونه این بده

ما میگیم وقتی کتابها خونده بشه،استفاده بشه،امانت داده بشه یا سال بعد بخوایم دوباره یه نگاهی بهش بندازیم این خوبه اصلانم با سبک مینیمالیستی در تضاد نیست مثل ۳۰ تا لیوان که تو کمد داریم و از همش استفاده میکنیم شده ماهی یه بار 

ولی بهش نیاز داریم 

ولی من به شخصه همچین دیدگاهی ندارم

دوست دارم هرکتابی خریدم ببخشم به دوستای کتابخونم تا بخونن و این چرخه اهدا رو ادامه بدن یا بدم کتابخونه تا افراد بیشتری ازش استفاده کنن و در عین حال خونم از انباشت کتاب خالی باشه

چه طور از اینه شمعدان دل میکنید 🥺 مال من مدل ۱۲ سال پیشه ولی اصلا به فکر خروجش نیستم

امروز کلی بازیافتی که جمع شده بود با یه کامیون بزرگ پسرم که شکسته بود و نمیتونست ازش استفاده کنه و دادم رفت...

انقد حیاط خلوتیش به چشم میاد لذت میبرم 

تصمیم گرفتم بازیافتی ها رو از این به بعد بذارم پشت در پشت بوم تا انقدر آزار بصری نداشته باشه 

جمع که شد یه دفعه بگم بیان ببرن

برا من که انقدر جنسش بد بود شمعدونهاش رو سالها پیش گذاشتم جلو در

آینه اش هم سالها تو انباری خاک میخوره

طلایی بود واقعا قاب آینه اش جنس حلبیه

شهرداری میاد میبره؟

شاید از اول رو دلشون بوده موقع خرید 

گاهی باید دید با چه حسی خریداری شده یا برنامه ای پشتش بوده؟

دیدید مثلا مادرشوهر واسه جشن عروسی بدون هماهنگی با عروس یه سرویس براش میخره(همون که اصولا میرن با داماد سر خریدشون میخرن)

هرچیم اطرافیان بگن خیلی قشنگه ولی تو دل عروس نیست چون به سلیقه اون نیست.آخرشم میره عوض میکنه بااینکه کلی ضرر میکنه😊😊

یا اون سرویس رو با دلخوری از جواهری برمیداره 

این رو دلشه

احساس خوبی همراه خریدش نداره

این نمونه هام نگه داشته نمیشن ..

شاید دوستمون همچین تجربه هایی دارن

نه 

نیرو کمکیم خواست هروقت جمع شد بهش بدم 

ولی با جمع کردن مشکل دارم🥴

همیشه هرچی جمع میشد هرشب میذاشتم کنار سطل آشغال.تو نایلون روشنم میکردم ببینن چی توشه

منم میذارم کنار سطل آشغال

@baghche    

د‍لم براتون تنگ شده 

کجایید؟ 

خانما این عکسی که برای لیلی دیلی فرستادن من بانکه شیشه ای داشتم ولی از دستمون می افتاد می شکست دیگه مدتیه از این ظرف هایی که درب زرد دارند استفاده می کنم.تعدادی برای حبوبات که مهمان ها نمی بینند تعدادی هم برای لوازم کیک پزی فعلا که راضی ام.