یکی از همکلاسی های من همیشه دیر میومد کلاسهای دانشگاه رو. همیشه. یعنی یکبار نشد سر موقع برسه. استاد بهش تذکر داد. خیلی بهش برخورد و ناراحت شد. بعد کلاس داشت درد و دل میکرد که استاد نباید قضاوت کنه. من خب نمیتونم زود بیام.
بعدا فهمیدم که خانم ساعت ۳ صبح میخوابه و صبح هم با آژانس می اومد دانشگاه. خونه شون خم نزدیک خونه ما بود.
اونوقت من عصرا سر کار میرفتم. سر شب میخوابیدم. صبح پا میشدم و خونه رو جمع و جور میکردم. کلییی کار میکردم بعد هم با مترو میرفتم دانشگاه. همیشه هم قبل استاد تو کلاس بودم.
یعنی اون آدم حتی متوجه نشده بود اشتباهش چیه. ناراحت بود که استاد قضاوت بیجا میکنه😶 ناگفته نماند که تا آخرین روز کلاسها هم همچنان دیر اومد.
تفاوت برنامه ریزی اینجا مشخص میشه. اگر شب دیر میخوابید سعی کنید ساعت خوابتون رو بسته به شرایط تنظیم کنید. خورد و خوراکتون رو اصلاح کنید و سالم خور باشید. ساعت وعده های غذایی و کارهای روزمره تون رو تو یه محدوده زمانی مشخص کنید. نه خیلی سفت و سخت نه اینکه انقدر انعطاف پذیر باشه برنامه تون که سردرگم بشید.