مینیمالیست شدن یعنی چی؟

دوست عزیز شرایط تون مشابه من.البته من اینطوری نیستم روتین سر بزنیم ولی خوب روابطی هست‌که اگه برقرار نباشه همسرم اعتراض می کنه حتی به منم همیشه میگه دوستات دعوت کن یا با همکارات برو بیرون.من به خاطر همسرم شرایط حدید پذیرفتم سعی می کنم حالا که می رم دیگه خودم عذاب ندم وسعی کنم بهم خوش بگذره.چون حداقل من به راه حلی نرسیدم.

ضربه خوردم عزیزم به اصلاح دور از جون شما آدم شدم‌

همش می گفتم باید ادم ها پذیرفت،یا با فلان شخص نون ونمک خوردم یا دلم براشون تنگ شد یا به خاطر رفتارهاشون که مورد پسند من نبود درک شون می کردم ولی از جایی یه لیست گرفتم از آدمایی که با معیارهای من با ارتباط جور در نمی اومدن گذاشتمشون کنار والان احساس راحتی می کنم.واینکه نسبت به زمانی که باهاشون ارتباط داشتم حس بدی ندارم.شاید نا آگاه بودم شاید اون آدم ها تغییراتی کردند که من نمی پسندم.دیگه خودم سرزنش نمی کنم چرا چندسال از عمرم باهاشون گذروندم.

ولی از یه جایی به بعد

اگه هر راهی رفتی که جمعه ها با اقوام همسر دور هم جمع نشید وجواب نداده که هیچی مثلا جمعه کلا اتاق خوابت بریزی بهم که دارم خونه را مرتب می کنم که نرید.یا وسط هفته غذایی اشی کیکی بپز با همسرت برید دیدنشون که جمعه بگی تازه دیدیمشون البته این باید قشنگ وقت بذاری نه یهو انجام بدی همسرتون حساس شه مثلا دوشنبه شب بری دیدشون جمعه هم بری یه چند وقتی به این ترتیب پبش بری بعد یه جمعه مثلا کار بتراشی دیگه نری.یا اینکه هر بار با انرژی وذوق برو خودت پیشنهاد بده که بری یه چند وقت اینجوری کنی همسرتون ذوق شوق شما ببینه بعد یه جمعه یه بهانه بیاری ونری همسرت می پذیره که نرید

البته این نظرات من وممکنه درست نباشه در نهایت اگه هیچ راهی پیدا نکردی سعی کن وقتی میری به خودت خوش بگذرونی که حداقل جمعه هات اذیت نشی.حالا هر جور که مقدوره تو اون فضا به خودت خوش بگذرون

سلام روزتون بخیر.من صبح کابینت ادویه ها مرتب کردم چندتا ادویه داشتم که استفاده نکرده مجبور شدم دور بریزم چون حشره زده بود.من همیشه سعی می کنم ادویه ها،حبوبات،دمنوش هام کم باشه یعنی جوری باشه که سریع مصرف کنم تموم شه ولی خوب می دونید که آقایون تو خرید دستشون به کم نمی ره.

الان دارم تمرین می کنم هر چی که هست سریع استفاده کنم که تموم شه واینکه فریزر سبک نگه می دارم به نظر شخصی ام هر میوه وسبزیجاتی باید به فصل اش استفاده کرد نوبرانه وتازه به لطف خدای مهربون هر فصلی انقدر نعمت داره که نیازی نیست مثلا باقالی فروردین زمستون استفاده کنیم یا دونه های انار برای سالادهای بهارمون استفاده کنیم.

راهکارایی که دوستمون گفت خیلی خوبه

من فکر کردم توقع میره هفته ای چندبار برید.اگه فقط یه روزه که سعی کنید خودتون را تطبیق بدید باهاشون .چون گاهی اوکی شدن با شرایط راحت تر از حرص خوردن هست

البته اینکه میگید یه روز خاص که حتما برید منم یه دوره ای گیرش بودم.نه اینکه به اصرار باشه یا خودم نخوام برم.اما به هرحال توقع داشتن . رفته رفته الان جمعه رو رسوندم به صفر

روزای دیگه میرم اما جمعه را خیلی وقته نرفتم.اگر هم برم شب نشینی در حد یک ساعت که دیگه همه شون رفتن خونه و فقط مادر پدر شوهرم هستن

سلام وقت بخیر 

من بخشی از لباسام که نیاز نداشتم آوردم دادم به مامانم که بده به کسی.

دوستای گلم یه کیف ام که زیپ اش خراب بود چند هفته پیش دادم بیرون تعمیر کردن یه کیف روزمره ام الان بیرون بودم دوبار چندبار قفل اش باز شد چون رنگ اش به ست بیشتر لباس هام می خورد دوست نداشتم‌خروجی بذارم ولی الان که رسیدم خونه چشمام بستم گذاشتمش خروجی چون قابل تعمیر نبود یعنی راحت شدما یه کیف دیگه ام هست ۴ ساله ازش استفاده نکردم ولی همچنان تو کمدم.

منم چند روز پیش داشتم کیفهامو نگاه میکردم دیدم تعدادشون زیاده😶

یه کوله پشتی و یه ساک اسپرت دارم و

نه تا کیف که همه شون چرم و سالم هستن 

واسه همین دلم نمی اومد بدمشون به کسی.

اما خب به جز سه تاشون بقیه خیلی کم استفاده میشن

یه کیف شب و یه کیف رودوشی رو فروختم به یکی از آشناها😆

بقیه رو هم اگر تا پایان سال استفاده نکنم یه فکری به حالشون میکنم😏

خیلی عالی که فروختید.

وسایلی که به فروش می رسند یا می دیم به کسی که دوباره استفاده کنه بهترین نوع پاکسازیه

کوله پشتی م و دو تا کیف رودوشی شدیدا مورد استفاده ان

اما بقیه شاید سالی یک بار استفاده بشن🤭

کفشهامم تعدادشون زیاده اما فعلا همگی سالم هستن.

چهار تا کتونی

دو تا پاشنه بلند

دو تا نیم بوت

دو تا صندل

چهار تا کالج.

پارسال نیم بوتم خراب شد بعد هشت سال. یه نیم بوت نو جایگزینش کردم.

از این به بعد هم کفش جدید نمیخرم تا حداقل دوتاشون از چرخه خارج شن😁

چند تا کتاب جدید چشممو گرفته 

اما به خودم یادآوری کردم که هنوز کلی کتاب نخونده تو کتابخونه م و اپ فیدیبو و طاقچه دارم.

در نتیجه آخر سال خرید هر گونه کتاب چاپی یا الکترونیکی ممنوع🥲

برای پسرم هم تا عید کتاب نخواهم خرید😊

من پنج تا کیف دارم که یکیش مجلسی هست.یکیش دستی نسبتا کوچیک .یه بند بلند کوچیک.یه مشکی بزرگ و یکی دیگه دستی کرم رنگ سایز متوسط که مدلش قدیمی شده و تا عید ازش استفاده میکنم تا ردش کنم بره.دیگه هم تا اینارو دارم کیف اضافه نمیکنم

 و حدود نه جفت کفش.کفش مجلسی فقط یه جفت سفید دارم که مال عروسیم بود.بقیه دوتا جلوباز تابستونی که یکیش کهنه شده گهگاهی برم باغ میپوشم.بقیه هم کفش روزانه به حساب میان اما همه پاشنه پنج سانتی ان .اونطور که باید راحت نیستن و از اونجا که نو موندن دلم نمیاد رد کنم.کتونی اصلا ندارم چون تو سلیقه م نیست.

 اینارو تا استفاده نکنم تا به مرز کهنگی برسه هیچ خریدی نمیکنم.

امروز داشتم به این فکر میکردم که بخشی از مینیمالیسم درست نگه داشتن وسایله تا بتونن بیشتر عمر کنن و مجبور نشیم جایگزینشون کنیم.

دقت کردم دیدم به طور ناخودآگاه تو چند سال اخیر و مخصوصا از سال پیش تا الان بیشتر از وسایلم مراقبت کردم. در حالیکه قبلا خیلی برام مهم نبود

امروز هم همه ی کفشای خودم و همسرم و پسرم رو تمیز کردم 

بعضی ها رو واکس زدم و یک کتونی رو هم شستم😊