سلام به روی ماه تک تک دوستای گلم.....
امیدوارم بهترینا منتظر تک تکتون باشه....
من یه مدتی شهرستان بودم و نتونستم سر بزنم....
امیدوارم این مدت کلی خبرای خوب بوده.....
خدا شاهده خیلی دلم براتون تنگ میشه.....
من فکر میکردم پسرم بزرگتر بشه کارام سبکتر میشه اما روز به روز تایم بیشتری نیاز پیدا میکنم.....
تا چند مدت پیش دخترم همش اصرار داشت خودش غذاشو بخوره....
ولی از وقتی پسرم به غذا خوردن افتاده دخترم اصرار داره من بهش غذاشو بدم.....
یعنی فیلمیه غذا خوردن ما سه تا....
سه تا بشقاب میذارم جلو به ترتیب یه قاشق پسرم، یه قاشق دخترم و یا قاشقم خودم.....
بعضا قاطی میکنم یکی دو بار کم مونده بود غذای اشتباهی بذارم تو دهن پسرم.....
خلاصه انشالله قسمتتون بشه بساطی دارم....
پسرمم شیطون به همه جا سرک میکشه....
هزار ماشالله زورشم زیاده دیگه این قفل کودکها جواب نمیدن....
همچین کشوهارو باز میکنه صد تا قفلم جلودارش نیست....