گلفام جون چند روز پیش تو مطب دکتر نشسته بودم یه خانم ۴۵ساله ایی پیشم بود باردار بود یه پسر ۱۳ ساله هم داشت که هی میومد به مامانش سر میزد میرفت بیرون پیش باباش نگو منتظر بود با مامانش بره تو صدای قلب نی نی رو بشنوه
شروع کردیم به حرف زدن گفتم برای ای وی اف اومدم و ذخیرم خیلی پایین اومده و...
گفت خدا خیلی عظیمِ خیلی مهربون توکل کن خودت رو بسپار بهش گفت من سالها بچه دار نمیشدم تا آخر تصمیم گرفتیم سرپرستی بچه قبول کنیم این پسرم رو که دیدی نتیجه شِ ، الان پسرم ۱۳سالش شده من با سن ۴۵سالگی باردار شدم
بچه م هم دختره...این لطف و مهربونی خدا نیست ؟
اون میگفت من اشک میریختم دستم رو روی شکمش گذاشتم گفتم نی نی جون برام دعا کن.
حالا خنده دارش اینه که نوبت من بود رفتم تو دکترم گفت عه دختر چرا گریه میکنی دیوانه شدی هنوز سونو نشده پیشواز رفتی😂😂😂
خدا به همه معجزش رو نشون بده
(الهی آمین)