من امشب نمک هارو گرفتم نیت کردنی بغض داشتم
نیتم اینطوری بود ، خداجون یا طبیعی حامله شم
یا از طرف کویین خبری بشه ، یا iui کنم مادر بشم
خداجونم سال ۴۰۳ مادر بشم
اینو گفتم شاید مرتبت باشه با نیتی ک کردم ..
خوابی که دیدم
خواب دیدم تو یه حیاط قشنگم با زنداییم داریم اب میدیدم گلها و درخت هارو
بعد تو عالم خواب بیبی چک میزنم حامله بودم به زنداییم میگم ، اون میگه الان چ وقت بچه دار شدنه سقط کن
بعد من همونجا نمیدونم چیکار میکنم مثلا سقط میشه
حالا همچنان تو همون حیاط زيبا هستیم ها
بعدش مامانم و همین داییم میاد..
من با حالت بغض ب مامانم میگم مامان من بعد چندسال خامله شدم زندایی گفت بندازمش ، الان بنظرت دوباره حامله میشم 😭
همینطوری گریه میکردم تو خواب
بعدش از خواب پریدم
ساعت ۴:۲۰ دقیقه از خواب بیدار شدم