2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7048652 بازدید | 684663 پست
کسی بوده که LH بالا داشته باشه؟ چه درماننی براش گذاشتن در ضمن پرولاکتین بالا با دارو چقدر طول میکشه نرمال بشه
خدا جونم خودت دیدی چقدر عذاب کشیدم و میکشم دیگه امضا ندارم خودت پای لحظه های زندگیمو امضا کن

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ممنون بابت راهنمایی اناجون پس من ادامه میدم تایه بسته کامل تموم بشه دوشب شوخوردم میترسم قطعش کنم به لکه بینی بیفتم
التماس دعا عزیزان منم تواین شبا تودعاهاتون فراموش نکنین که خیلی محتاجم ثمر جون منم پستتونوخوندم نگران نباش عزیزم ان شاالله بحق همین شب عزیز میای باخوشحالی از تپش قلب نینیت ما روهم خوشحال میکنی
دلارا جان من ایتالیا هستم سیکلم هم مثل این چیری بود که انا حون گقته ... ببین بعد از یه سال و خورده ای نوبتم شد اینحا بیمارستان دولتی بعد از تشخیص درمان اکه زیر 40 سال باشی سه بیشتر تو نوبت باید باشی.... خصوصی هم خیلی گرون ما که نداریم .... من رقتم یه سری از ارمایشا رو قبل شروع سیکلم بهمون گقتن بدین تیرویید و هورمون fsh,پرولاکتین و پروژسترون و ذخیره تخمدان.... و یه سری از ازمایشایی که انا حون میگه چون بقیه رو دو سال پیش انحام داده بودیم گفتن اونا با رمان تغیییر نمیکنه .... بعدش رفتم دوباره بهم گفته بودن ازمایشا تموم شد پریود بعدی قرص ضدبارداری قرصشم افتضاح بود یعنی داغونم کرذ من ال دی خورده بودم ولی انقدر اذیت نشده بودم.... یعنی اب توی بدنم جمع شده بود احساس انفحار میکردم.... 22 خوردم اونا گفته بودن .... جند روز بعد وقت داشتم داروهامو خریدم بعد دو روز مونده به پری رفتم سونو بهم دستور استفاده دادن .... روز دو پری شب امپولا شروع شد .... دو روز بعد از خون استرادیول.... بعد سونو اندازه و تغداد فولیها و ضخامت اندومتریوز.... دوباره همین منوال تکرار شد یه روز درمیون تا رسیدم به روز شنته که صبخش بار استرادیول اندازه گرقتن بهم کفتن تو فرتیفول برن دو تا سرنگ ساعت 10 شب روز دو شنبه هم صبح رفتم برای پانکچر .... 10 تخمک ماه داشتم ولی دو تا بلاستوسیت نتیجه شد حالا چرا همه رو گداشتن بلاستو بشه من نمیدونم... یک دونه انتقال دادن یه هفته بعد از پانگچر که سقط شد حالا باید ببینم دومی رو کی انتقال میدن
من که دارم خودم و شوهرم رو تقویت میکنم بچه ها من دو سال پیش از خرنوب استفاده میکردم.... خدایی خیلی بهتر شده بودن اسپرما .... دوباره شروع میخوام بکنم من که دل به این بلاستو نبستم ولی تسلیم هرگز..... ماها باید این دکترا و میکرو رو از رو ببریم.... درضمن دلارا جون بد تایپ شده بود یکسال و نیم تو نوبت...
سلام دوستان من ماه پیش انتقال جنین فریز داشتم که منفی شد دکترم اون موقع قبول نکرده بود یه سری آزمایشها رو بدم و قرصهای آسپرین و پردنوزول برام نوشته بود و آمپول پروژسترون .با وجود این میکرو منفی شد البته من فقط آز روز 14 انتقال دادم و وقتی منفی شد داروهام رو قطع کردم چون عددش خیلی پایین بود چند روز بعد از قطع داروها پریود شدم اما این ماه الان باید پریود میشدم هنوز نشدم نگرانم یعنی به خاطر داروها این طور شده؟چقدر صبر کنم؟
نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروزت خدای فردا هم هست، "فردایت قشنگ"
سلام الهیی مدد جون من روبروی داروخانه 13 آبان تاییده گرفتم ولی الان خیلی سخت گیر شدن اهان درمورد ترزیق لنفوسیت بعضی دوستان پرسیده بودن بگم الان روشش فرق داره چند روز مونده به انتقال خون رو از خودتون میگیرن و گلبول های سفیدشون رو جدا میکنن وبعد دوروز مونده به انتقال مثل ای یو ای به دیواره رحم با امپول ترزیق میکنن و نیم ساعت دراز میکشی بعد مرخص میشی
خدایا شکرت  مواظب نی نیم باش بعد اینهمه انتظار
لیلا ایشالا اون جنین یخ زده همون کوچولوی نازیه که به زندگیت گرما میده من تو هر سه سیکل خیلی عذاب کشیدم از نظر روح و جسم دیگه ازم چیزی نموند یه دلم میگه بیخیال بشم و دیگه درمان نکنم ولی نمیتونم هر شب کابوس میبینم که یکی بچه مو ازم داره میگیره و شوهرش با کلی دردسر بیدارم میکنه و دوباره همون روزهای لعنتی از اول میاد نمیدونم تقدیرم چیه
خدا جونم خودت دیدی چقدر عذاب کشیدم و میکشم دیگه امضا ندارم خودت پای لحظه های زندگیمو امضا کن
دلارا جون میدونم چی میگی ببین کاملا درکت میکنم فقط یه پیشنهاد قبل از اینکه دوباره شروع کنی یه مدت به خودت استراحت بده.... از لحاظ روحی خودت رو تقویت کن یه زنگ تفریح به خودت و شوهرت بده .... بعد هم صبحا اول وقت که بیدار میشی برو جلوی اینه و شروع کن به نام بردن تمام چیزای خوبی که داری .... حتی موهای سرت رو نام ببر که قشنگه .... مثال برای چیزایی که داریم...حتی چیرایی که شاید ارزش کمی دارن انقدر بهت کمک میکنه که خودت باورت نمیشه بعد هم فقط برو دنبال برنامه ها و فیلمای شاد .... از زندگیت لدت ببر.... والا ما ها که مجبوریم این مدلی بچه دار شیم لااقل روزای خوب زندگیمون رو از دست ندیم با شادی برو جلو ... اقدام یادت نره یه موقع دیدی به قول دکترم چون کلی هورمون زدیم باردار شدیم.... خدا بزرگ.... شاد بودن یادت نره.... این روزا ی جووونی دیگه تکرار نمیشه
بچه ها دکتر طرازی مریونال تجویز میکنه ؟!
که از الان دنبالش بگردم
انا جون من از میکروی قبلی ده تا مریونال دارم ۶ماه تا تاریخ انقضاشون مونده(سعی میکنم مریونال تهیه کنم واگه به اندازه پیدا نکردم از قبلی ها استفاده کنم بشرط اینکه تاریخ مصرفشان نگذشته ) نظرت ؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز