حالا من خانواده همسر و همکارهای و دوست هاش دعوت کردم هر شب مرغ شکم پر و قورمه سبزی فکر کن بیشتر ایام عید امسال تو آشپزخونه بودم بعد شوهرم علاوه بر اینکه نگفت دستت درد نکنه هربار فقط گفتم خستمه منت گذاشت سرم که میتونستم غذا از بیرون بگیرم و یه روزم که میخواستم خانوادم دعوت کنم کاری کرد که گفتم ببخشید فعلا نمیتونم دعوتتون کنم و مهمون راه دور زیاد دارم تو عید شمابعد.... اونم بعدی که هیچوقت نخواهد آمد.... فقط اومدن عید دیدنی و رقتن
نگم برات که چه بلایی برای ۱۳ بدر سرم در آورد هیچوقت دیگه دل من دل نخواهد شددددد.... هیچوقت دیگه حالم حال خوبی نخواهد بود فقط ظاهرم رو حفظ میکنم درونم تهی هست
تو رو خدا اگه پسر دارید بهش یاد بدید زن شما هم به اندازه شما در زندگیتون حق داره احساس داره اون هم خانواده و وابستگی اون بیشتر شماست مثل خواهر خودتون نیازش بیشتره هر جور میپسندید شوهر خواهرتون برای خواهرتون باشه همونجور برای خانمتون باشید من کاملا از درون یه مرده هستم که نفس میکشه