طولانیه ولی لطفا بخونید کمک کنید
من خواهر بزرگم همیشه هواشو داشتم
هم از لحاظ کمک به کاراش
هم از لحاظ عاطفی
یه تاپیک دارم که نوشتم رفتیم عید دیدنی مارو کاشت دم در
الان هم زنگ زد که عصر میاد خونه من
عید دیدنی ، شوهرم برا بچش به دنیا اومد یه دست لباس مهمونی خرید که تا ۳ ماه بپوشه
این چند وقت هی گفتم بپوشون کوچیک میشه اصلا دست نزد به لباس گفت بزرگه برا بچم
امروز گفتم اونو بپوشون دیگه هوا سرماش بره نمیشه بپوشه
برگشت گفت اون که دیگه تنش نمیره!!!!
حتی یکبار تن بچش نکرده تا امروز
خدا شاهده از یه مغازه درست حسابی با وسواس شوهرم انتخاب کرد حتی قیمت هم نمیدم چون ترک هست لباس
باور کنید گریه ام گرفت
همش بی ادبی میکنه سنشم کم نیس، عید رو تبریک نگفت بهم با اینکه بزرگم خونم نیومد اول ما رفتیم
الانم که دیدم ارزش نداده به لباس
واقعا نمیدونم اومد چه رفتاری کنم، از طرفی عاشق بچه اش ام