ی اکیپ دختر پسرن
یکی از پسرا ینفرو اتفاقی میکشه قرار بود اعدامش کنن
رفیقاش رفتن یجا یه الماسه پیدا کنن بفروشن دیه بدن اعدام نشه
ینفر همه رفیقا رو کشت یکیشون تو چاه بود زندس فعلا تو چاهه
به یه دختره هم خواستن تجادز کنن خودشو انداخت تو چاه مرد
جنازه ها توی چاهه کناره اون پسره که زندس
چاه هپ مار و موش و کرم داخلشه
رفیقشونم اعدام شد