میدونم اینجا همه طرفدار عروسن ولی به نظرتون کار عروسمون بد نبود

من خونه دورترین اشنا هم میرم برای شام کمک میکنم

حتی شده سفره جمع کردن

کل خانواده و فامیلامون همینن

وقتی میزبان زحمت کشیده هزینه کرد

و غذا و ... درست کرد

حداقل یه سفره جمع کردن که چیزی نیست در برابر این زحمت

چرا داداشتون و همسرتون کمک نکردن؟

شما باید توقعت از برادرت باشه اول

اون کمک نکنه معلومه عروس کاری نمیکنه

ببین من خودمم همه جا کمک میکنم  چون طرف خسته شده عدا پخته تمیز کرده لطف کرده منو دعوت کرده ولی خب یه سری نمیکنن داداشت می‌کرد شوهرت میکرد مامانت خسته نمیشد .حالا عیب نداره فهمیدی چجور آدمیه شمام رفتین خونش،کمک نکنید  شاید متوجه بشه . شایدم همینجوری اوکیه میگه من کمک نمیکنم شمام نکنین بهر صورت آدما فرق دارن 

ولی از من به شما نصیحت اگر میخوای برادرت ببینی چشماتو ببند گوشاتم کر بشه اهمیت نده بعصی عروسا از صدتا مادرشوهر بدترن. ذات آدماست.  عادی باش

بستگی به فرهنگ خانواده‌ها داره. خودم دوست ندارم خونه کسی بیشتر از سفره چیدن و شاید جمع کردن کمک کنم، چون با لباس مهمونی برام سخته. وقتی هم مهمون دارم، نهایتش اینه که میزناهارخوری رو خلوت کنم؛ کارهای آشپزخونه بعد از رفتن مهمون‌هاست.

یه عده فک میکنن کمک نکنن با کلاس ان. شایدم فکر کرده از عمد رفتی تو اتاق که کمک نکنی خواسته تلافی کنه 

خب عزیزم چرا چندنوع غذا درست کردی؟ 

همون یه دونه درست میکردی با یه دسر تمام 

که بعدش بتونی کمک مادرت بدی 

آره عزیزم کاره عروستون جالب نبود 

ولی خب شاید مثلا خواسته کار نکنه که براش وظیفه نشه 

نمیدونم ولی اگه میدونه مادرتون مريضه باید کمک می‌کرد من خودم خواهرشوهرام و مادرشوهرم باشن کمک نمیدم خیلی زیاد چون مادرشوهرم از منم سالم تره فقط برا جلب توجه ناله میکنه 

آره خب منم همینم ولی برا کسیکه اخلاقش رو میدونم و میشناسم و میدونم از کمک کردن من سواستفاده نمیکنه بعدها برام وظیفه نمیشه انتظار و توقع ایجاد نمیکنه 

ولی خب برا مادرشوهر و اینا چون جدیدن و اون اوایل آدم شناخت کافی نداره ممکنه اینجور باشه شایدم نمیدونه عروسشون که مادرشوهرش عمل کرده و بیماره چون برا آدم بیمار کلا قضیه متفاوت میشه 

ولی خب دختره تازه عقد کرده عزیزم نمیشه هم خیلی انتظار ازش داشته باشی شمام نباید بهش میگفتی از همین اول که چون شما دوری و اونا نزدیکن هوای مادرتو داشته باشن چون ممکنه با خودش فک کنه ‌ما پرتوقع این و انتظار دارین از همین الان براتون کلفتی کنه شاید براهمین بلند نشد کمک نکرد که توقع و انتظار ایجاد نشه بلاخره بازم تازه عقد کرده طبیعیه اینجوری رفتار کنه 

کاش بزاری حداقل یمدت بگذره باهاتون بیشتر آشنا بشه بعد که خواست بره سره خونش اگه خونه شون نزدیک بود اینجوری بهش میگفتی که فکر دیگه نکنه باخودش 

آخ دقیقا

جالبه واسه عروسش که عضو جدید محسوب میشد این همه توقع دارن ولی از همسر و داداششون نه 🥲

چ کاریه واسش این همه مدل غذا پختین

دفعه دیگ اومد واسه ناهار تخم مرغ آبپز 

وشام هم سیب زمینی آبپز بزارین صبحونه هم نون و پنیر همین

جالب اینجاست شوهرت که غریبه بوده بیشتر دلش سوخت واسه مادرت تا خان داداشت که پسرشه این اتفاق اینجاش منو بفکر برد

باز خوبه شوهرش یه شعور و درکی داشت حداقل اومد به خانومش گفت بره کمکش

داداشش که ککشم نگزیده 

عزیزم چرا از داداشت و همسرت انتظار نذاشتی کمک کنن اگه برادرت بلند میشد کمک می‌کرد خانمش هم یاد می‌گرفت کمک کنه

کاری با موضوع و این چیزا ندارم ولی اینایی ک خرده گرفتن ب اسی ک نون و پنیر میدادی توقع نداشتیو فلان همینان ک شاهد تایپک ردنای هرروزشونیم دعوت شدیم فلان غذارو گذاشتن افطاری رفتیم اینو گذاست اونو نذاشت و هزار جورر مزخرفات دیگه انقد روابط ناجور شده و همش دلخوری پشت دلخوری ک ادم میگه بشینم تو خونه نا جایی برم ن کسی بیاد چه وضعشه همه خودهواه شدن و جاه طلب و مغرور