من این وسط گیر کردم البته دلمم میخواد با خانواده شوهرم باشم..
بخاطر شوهرم چون پارسال با خانواده پدرم بودم
و اینکه هیچ ۱۳ بدری مامانم باهامون نمیاد و همیشه خونه بابام دعواس مامانم حتی روز ۱۳بدرم نمیاد بریم بیرون
و این دیگه رو مخمه خسته شدم انقدر بهش گفتم بیا توروخدا بیا
من و دخترم میریم با خانواده ی خودم
شوهرمم خانواده ی خودش
هر ساااال همینه برنامه
با دخترام
شهر همسرم هستیم ولی داداشم اینا قرارع بیان پیشمون
هرسال با دوستامون می‌رفتیم امسال با دختر داییم و شوهرش
خانواده من.خانواده سوهرم‌ماشالا زیادن.پدر مادر من تنهان
سیزده به در با جاریم اینا هستیم وان ترکیه
من با خانواده شوهرم ۱۳ بدر هستیم.البته ایام عید پیش مامانم اینا بودیم خیلی خوش گذشت ولی خانواده شوهرم خیلییی شادن خوش میگذره همش بزن برقص براهه
نمی ریم جایی
اگه با خانواده شوهرت بهتون خوش میگذره با اونا برو...
مادرت هم که بیرونی نیست و ناراحت نمیشه
فاز مامانتو درک نمیکنم چرا برا تفریح اینکار میکنه من حالا سیزده نباشه هر روز دیگه ای ک شوهرم بگه میخایم بریم طبیعت پسرم از خوشحالی بال در میاره که زودتر بریم
