2777
2789
عنوان

مهمون سرزده رو راه ندادم ناراحت شده

| مشاهده متن کامل بحث + 7554 بازدید | 160 پست

قبلا کار میکرده  یعنی دیگه کار نمیکنه؟

مردم چه رویی دارن ما به زور خونه فامیل درجه یک میریم

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی   تا شب نرود صبح پدیدار نباشد  سعدی                                                  بله جناب سعدی اما رنج پایانی ندارد همچون نفس با من آمیخته است و با هر دم و بازدمی خود را به من نشان می دهد.....!
بیشتر ببینید

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

حسابی هم معذرت خواهی کردم فرداش زنگ زده همسرم که خانمت مارو راه نداده من جلو خونوادم خجالت کشیدم اون ...

اصلا عذاب وجدان نداشته باش

خواهرت با ماشین خراب جا مونده 

شوهرت مریض بوده 

باید وایمیسادی از مهمون کم شعور پذیرایی کنی؟

چه پرووووو

کائنات ازت ممنونم که نگاهت و حواست به من هست💙خدایا شکرت💚الهی به امید خودت❤

عزیزم حتی اگرم همسرت مریض نبود و خودتم نمی‌خواستی بری بیرون بازم حق با شما بوده 

تازه کلی هم توضیح دادی و عذر خواهی کردی بازم طرف طلبکاره!!

ول کن بابا آدم بیشعور بیشعوره

من همیشه یه جمله رو برا خودم تکرار میکنم و بهش ایمان دارم،میگم آدما اگه تو مشکلات خودشون ،تونستن مشک ...

به نظرتون اشتیاه از من بوده

ای دریغ از عمر رفته سوز و سودای گذشته

من جات بودم تعارفشون میکردم بالا چون بلاخره یهو آمدن و اتفاقی بوده که افتاده و اونم خبر از ماجرا نداشته هرچند کارشون اشتباه بوده.

بعد به شوهرمم میگفتم تو راحت رو زمین دراز بکش .انگار آمدن عیادت مریض.

چون اون حالشو می‌دیدن مطمئن باش زیاد نمیموندن

زمان همه چیز رو مشخص میکنه.تنها چیزی که می‌تونه آرومت کنه همینه و بس

اصلا کار بدی نکردی سزای کسی ک سرزده میاد همینه تازه ببین اینا چقدر پرو بودن ک شب دیر وقت رسیدن بعد انتظار داشتن بیان خونت مطمئن باش راهشون میدادی خونت حالا حالاها نمیرفتن 



 منم حاملم شرایط مهمون داری ندارم بعد ب همه هم قبل عید گفتم ک من امسال خونه تکونی نکردم و نمیتونم پذیرایی کنم از کسی 


بعد زندایی بیشعورم با اینکه هزاربار بهش گفتم پریشب ساعت ده میخواست بیاد خونمون ک منم فرداش بهش گفتم من حاملم نمیتونم پذیرایی کنم و دست تنهام و راه برم و دولا و راست بشم دلم درد میگیره خانم تازه منتظر بود باز بگم بیاد

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792