خودمدوتا پسر دارم ۱۰ ساله و ۸ سال و نیمه
شوهرم حوصله نداره یکم وقت بذاره باهاشون یه منچ مثلا بازی کنه تا میاد خونه میره دراز میکشه میگه خستم یا مثلا بچه هام الان یا کوچیک هم بودن کاری شلوغی چیزی میکردن دعوا میکرد سریع یا حتی میزدشون
الان پسر داداشش ۳ سالشه یعنی اونو میبینه دیگه میشه یکی دیگه هر دقیقه مثلا بچه رفته اشپزخونه خود برادرشوهرم انگار نه انگار ولی شوهر من پامیشه میره میاره بچه رو یا بازی میکنه باهاش کلی حرف میزنه موهاشو باز میکنه میبنده دوباره بچه های خودمونم نمیبینه انگار
یا مثلا بچه زده بود با کله تو دماغ یکی،شوهرم میگفت تو کسی رو بکشی هم عیب نداره حالا با بچه های خودمون اینجوری نبود حتی یک ساله هم بودن!