دلایل ژنتیکی که مهمه خیلی
ولی جدا از اون من فامیل برام مثل خواهر برادرام هستن. تصور اینکه مثلا به پسرخالم یا پسرعموم حس عاطفی داشته باشم خیلی ترسناکه برام به هم میریزم اصلا
مثل این میمونه واسم که عاشق برادرم بشم
همیشه بوده
من میگم ما فکر میکنیم فامیلُ میشناسیم ولی فقط *فکر* میکنیم
غریبه رو بدون رودروایسی دربارش تحقیق و پرس و جو میکنی
از نظر من ازدواج فامیلی یکی از بدترین کارهاییه ک میشه انجام داد! مثلا دخترخاله پسر خاله ای ک مث خواهر برادرن بیان ازدواج کنن حتی تصورش هم زجر آوره برام
چون از یک خون هستین و مثل خواهر برادرین
بنظرم فامیل هم مثه غریبه میمونه هیچ فرقی نداره
ما ازدواج فامیلی خیلی داشتیم که بچه ها مشکلی نداشتن
وازدواج با غزیبه هم زیاد داشتیم که متاسفانه بچه ها بیمار شدن این چیزا دست خداست بنظرم
من که بنظرم هیچکس برام مناسب تر و بهتر از همسرم نبپده و نیست من قبل همسرم خاستگار غریبه داشتم باهاشون رفت و امد هم کردم ولی وقتی همسرم اومد خاستگاری جوری به سرعت صمیمی شدیم همدیگه رو شناختیم و بحث و دعوایی بینمون پیش نیومد که خودم تعجب کردم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز