خدا نابودش کنه از رو زمین ورش داره منم این مشکلو با برادر شوهر سابقم داشتم متاسفانه محبور بودم هر روز چشم تو چش اون حروم زاده بیفته تو یه خونه زندگی میکردیم شوهرمم ادم بی ابرویی بود نمیشد بهش بگم خدایا چقد عذاب کشیدم ب داداشمم میگفتم خون ب پا میشد به روز اینقد از دستش عصبی بودم یه اهن ورداشتم اینقد زدمش امونش ندادم از جاش پا شه تمام شر و کولش زخمش شده بود انگار جنون بهم داده بود خدا بهم رحم کرد نکشتمش ازون تاریخ ب بعد جرات نمیکرد نردیکم شه قسم خوردم براش گفتم میکشمت اینقد بی چشم و رو بود ما از بچگی با هم بزرگ شده بودیم فامیلم بودیم مادرشون مریض بود من چند سال نکهداریش کردم بعد فوتش خودشون رو چند سال تر و خشک کردم دوتا داداش بودن مجرد این اشغال همسن خودم بودم یه حیوون کثیف بود ایشالله ب دررد بدی دچار شه
عزیزم این موضوع مسئله ای نیست که ما بتونیم بهت کمک کنیم چون کاملا به اخلاق و روحیات همسرت بستگی داره
شوهر من به شدت اخلاقش تنده مخصوصا روی این مسائل مطمئنم اگه همچین موضوعی پیش بیاد تا طرف مقابل رو نکشه ول نمیکنه ما روحیات همسر شما رو نمیدونیم
بهتره با یه مشاور حتما مشورت کنید اگر هم مشاور صلاح بدونه که به همسرت بگی راه و روش گفتنش هم بهت یاد میده تا کمترین تنش پیش بیاد
اونا هم مریضن...
... یه راهنمایی اینه که
زن اون بی وجود رو یه جوری هوشیار کنی که مواظب شوهرش باشه ...البته ریسک داره ...
اینکه زنش جنبه داشته باشه یا خدایی نخواسته وضع اونم بهتر از شوهرش نباشه که بعید نیست ...قضاوت نمیکنم ولی معمولا اینجوریه که طرفین یک مسلک دارن!
سلام صد در صد وگرنه بعدن شما مقصر شناخته میشی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز