خسته شدم از همه چی فقط اینجا رو دارم حرف بزنم کاش ی سال برگردیم عقب کاش هیچ وقت خام نمیشدم دختر بودنم رو از دست بدم کاش انقد عاشق نبودم (ترو خدا سرزنش نکنین خسته تر از هر چیزیم فکرش رو بکنین پس نمک رو زخم نباشین)
خیلی غیرتیه ۴ ساله باهمیم همه جونمه ولی خیلی اذیتم میکنه هر جا میرم باید خبر بدم از خونه بیرون میرم از استرس میمیرم هر جا برم باید خبر بدم رسیدم بگم در اومدم بگم حق اعتراض هم ندارم
(اخلاق خوبم داره نگین بده جدا شو نمیتونم جدا شم )
خونه فامیلی که پسر داره برم اعصابش خورد میشه آرایش کم میزنم من ولی به اونم گیر میده میگه کمتر بزن همش قضاوتم میکنه ندونسته عذر خواهی نمیکنه همیشه من باید کوتاه بیام (چون اون قلبش درد میگیره عصبی شدنی طاقت ندارم درد بکشه )
الگی معذرت خواهی کنم متنفرم از خودم انقد ضعیفم میخوام خودمو بکشم ولی گناهه میترسم
هیچ فکری به ذهنم نمیرسه کمکم کنین نگین جدا شو نمیتونم