2777
2789
عنوان

دیشب خواستگاریم بهم خورد

| مشاهده متن کامل بحث + 246176 بازدید | 961 پست

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

من فکر می‌کنم خیلی از کسایی که گفتن به جهنم ولش کن کات کن و .... یا سن و سالشون کمه یا هنوز درگیر مسائل زندگی نشدن.

اسی مسئله خاصی پیش نیومده که بخواین کات کنین ،اگه واقعا ازش مطمئنی و میخوای شریک زندگیت باشه برید حضوری با هم صحبت کنین بگو اطلاع نداشتم که پدرم میخواد همچین حرفی بزنه پدرمم نمیدونست مهریه عروستون چندتا بوده که ، اگه ۱۴ تا هم بود پدرم همون ۱۴ رو قبول میکرد. 

ببین از موضع ضعف و بیچارگی و التماس حرف نزنا 

محکم و بدون لوس بازی بگو من نمیدونستم ، حالا اگه شما جا زدی و میخوای کات کنی که هیچ اگه نه می‌تونیم با صحبت حلش کنیم

همیشه برنده باش ،آدم بازنده طرفدار نداره
شما کارتون اشتباه بوده هنوز نیومده جاری بازی رو شروع کردید اون موقع که مهریه اش اینقدر بوده سکه قیمت ...

چ ربطی داره ب قیمت سکه


حالا قیمت سکه این مقداره قیمت سکه جاری ب قیمت قبل محاسبه میشه؟!درستش اینه خانواده داماد خودشون فرق نزارن 


این خانم فقط سادگی کرده و تو بحثی ک نباید پیش پیش حرف زده پیش پسره وگرنه حق با پدر خانم بوده

استارتر حرفتون را عوض کردید و حس خوبی نگرفتند، همون اول یه چیز میگفتید و تمام، نه اینکه هر دفعه خودت ...

خب خانواده منم همینو گفتن گفتن مثل عروس قبلی ک ما قبل تعیین مهریه رفتیم انگشتر خریدیم اونم ب اصرار خودش بخدا انگشتر گرون خریدیم ک بعدش مهرو مشخص کردن ک مثل مهر عروس اونا باشه این هی گفت پس چیشد و فلان

نخیر من از اوناش نیستمداره میگه چندماه باهم در ارتباط بودیم وقت علاقه احساسات و انرژیش رو برا این را ...

بشین یکبار پیام من و جواب خودت رو  بخون دختر جان

دقیقا منم همین حرف شما رو زدم گفتم با خانومی آشنا بوده و بهش علاقمند بوده پس یکباره نباید تموم کنه نه اینکه حتما حرف دختر و خانواده اش رو قبول کنه نه 

اما اگه بهش علاقمند بود میومد مینشست میگفت فلانی من حقیقت همچین حسی گرفتم بیا حرف بزنیم نه زرتی تموم کنه

مثل اینکه ادبیات من برات سنگین بوده عزیز مذاکره منظورم حرف 

زدن برای حل ماجراست نه اجبار آقا برای قبول حرف دختر

الآنم خیلی ناراحتی نداره . بگو خب راجبش حرف می‌زنیم اینجوری منو میخواستی که بخاطر چهارتا وسیله سریع گفتی نمیایم؟خب تلاش میکردی چهارتا وسیله رو حذف کنی نه اینکه منو حذف کنی . تو گفتی چهارتا رو کم کن و پدر من نکرد؟ اینجوری تو کل زندگیمون میخوای سر هر چیزی صورت مسئله رو پاک کنی بنظرم خیلی غیر منطقیه جور دیگه ای روت حساب باز کرده بودم . یکم تلاش میکردی بخاطرم. با خودم صحبت میکردی من درکت میکردم . خانوادت با خانوادم صحبت میکردند این چیزا توی همه خاستکاریا هست درست میشه ولی اینکه سریع قید منو زدی خیلی ناراحت شدم .

خب خانواده منم همینو گفتن گفتن مثل عروس قبلی ک ما قبل تعیین مهریه رفتیم انگشتر خریدیم اونم ب اصرار خ ...

مهریه جاریت چیه حالا؟ 

😅😅😅زندگیم الان بین 2 بیت شعر گیر کرده سعدی میگه:  برخیز و مخور غم جهان گذران ، تا پا میشم  حافظ میگه: بنشین و دمی به شادمانی گذران  فعلا نیم خیز موندم تا تکلیفم تو بیت بعدی روشن بشه😅😅😅

بیشتر ببینید
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

🫠💘💘

maybetomorrow_2003 | 2 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز