نه عزیزم بعدا که بزرگتر بشی یادش بیفتی از خودت متنفر میشی که دسترنج مادرت رو اینطور هدر دادی.
همه ما تو سن تو همین احساسات غیرمنطقی رو داشتیم
من خودم عاااشق یه مردی شدم تو نوجونی ماهها از زندگیم رو صرف نماز حاجت!!!!! و گریه و دعانویس کردم براش. چند سال بعد که بزرگتر شدم به اون روزها خنده م گرفت