سنش بالاست بالا 95 با خانواده همسرم دچار مشکل شدیم. و هیچکدوم ازم عذر خواهی نکردن. خیلی خیلی براشون خوب بودم خیلی طوریکه آخرین بار برادرشوهرم گفت چشمت دنبال گازه که همش پاکش می‌کنی پدر سگ . دیگه از اونموقع خیلی کم میرم . الان دختر خواهر شوهرم پیام داده زندایی بابابزرگ حالش خوب نیست تونستی بیا . نمی‌دونم چیکار کنم . از اینورم خواهرم از شهر دور اومده مهمونم هست . میترسم این چند روز پدر شوهرم چیزیش بشه از یه طرفم میترسم برم سر بزنم خواهرم ناراحت بشه که ولشون کردم
لطفا راهنماییم کنید بین دوراهی سختی هستم . اگه مهمون نداشتم حتما میرفتم
دیدن پدر شوهرت از ناراحتی خواهرت واجب تره ،ایشون هم باید درست کنه
برو یه سر بزن بهش
حتی شده کوتاه
برو
بشین تو خونت به مهمونت برس
شوهرت کجاس؟
برو عیادتش عزیزم
نه خواهرت درکت میکنه
برو ولی به اون برادر شوهر نکبتت نگاهم‌نکن
به نظرم بری بهتره
فردافوت شدباچه رویی میخوای بری مجلسختمش
خواهرتم مسلمابایددرکت کنه
ولی بنظرم به خواهرت توضیح بده و بگو باید بری سر بزنی خونه براش وسایل پذیرایی کردنو بزار و برو با همسرت بعدش برگردین پیش خواهرت
اگه پدر شوهرت خوب بوده حتما باید بری
بزار برن گم شن پدرشوهرتم دیگه وقت مردنش،این منی میگم که ۹سال تمام پرستاری پدرشوهر پوشکیم کردم آخرشم گفتن تقصیر توبود مرد چون داروهاش مرتب ندادی اونم ۹۵سالش بود بزار برن گم شن دختر خواهرشوهرتم گوه خورده پیام داده
نیم ساعت چهل دقیقه از خواهرت عذر خواهی کن توضیح بده برو سر بزن بیا خدایی نکرده چیزیش بشه بعد عذاب وجدان میگیری
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز