نمیدونم چی شد اصلا به اینجا رسیدم خودم خودمو نابود کردم یه انتخاب اشتباه تو ازدواج ببین منو به چه روزی انداخته از یه دختر شاد وپرتلاش تبدیل شدم به یه تیکه سنگ که حای با دخترم هم حرف نمیزنم مشکلاتی که سال ها با همسرم داشتم وبعد هم مهاجرت منو به یه دامی انداخت دچار وسواس خیلی شدید بیماری شدم که وحشتناکه حتی از سرطان بدتره ده ماهه نابودم اصلا تو خودم نیستم خیلی هزینه های بالایی برای دکتر وازمایش ونمونه برداری کردم با اینکه وضع مالی خوبی ندارم وانواع ازمایشاتی که هیچ نتیجه نداشته هر روز یه علامت دارم دارم روانی میشم خدا منو چرا به این روز انداخت بچه ها
من پیش دخترم نمیتونم گریه کنم میرم تو ماشین وخیابون گریه میکنم حالم بده
