محبت هم میکنه زبونی
ولی اکثرا اخماش تو همه ک میگ این مدلمه و همینطورم
ادمیه کلن اصن نمیخنده، مگ ب زور بعضی وقتا بخنده
.هروقت بهش میگم دوسم نداری میگ بخدا دوست دارم اینا همش تصوراته خودته
من خدایی زیادددد دوسش دارم میدونم اگر ازش جدا بشم داغون میشم
شرایط خانوادمم بگم زیاد بام خوب نیستن والا، حتی ۱۳ ۱۴ سالگیم یبار ب زور نامزدم کردن خدا بهم رحم کرد در این حد
شهرمونم چون خیلیی کوچیکه کار جالبی نداره، ک بخوام برم، وخانوادمم نمیزارن اصلننن
الان عقد کردی
نامزدم وضع مالیش خوبه،، عالی نیست ولی خوب بد هم نیست
لاقل برا من دست و دل بازه
بعضی وقتا میگم باهاش بهم بزنم ب چند دلیل نمیتونم رو تصمیمم مصمم باشم(اول اینکه خیلییی دوسش دارم واقعنم دارم، دوم اینکه خانوادم زیاد باهام خوب نیستن حتی سر اینک بم غذا بدن بخورم بحثم میشه باشون سوم اینکه نامزدم حاظر نیست ازم جدا شه هروقت حرف از جدایی میشه ب هر نحوی شده میاد خونمون تصمیممو عوض میکنه
اینا مشکلاتش بودن ک گفتم
حالا نظر شما چیه
شما باشید چیکار میکنید؟
از طرف جدا میشید یا ن؟
من مشکلم نامزد قبلیش نیست راستش،،، چون زیاد ادم جالبی نیست برام مهم نیس نامزدم بهش حسی داشته باشه یا ن ادم مغروری نیستم ولی در حد خودم نمیدونم ک ب این فک کنم چون راستش دختره هم بش خیانت کرده هم از نظر ظاهری من از اون سرترم
میدونم الان میگید چ دختر پرو .. ای هستم ولی بخدا انقد سختی کشیدم
با این چیزایی ک گفتم ب نظر شما نامزدم دوستم داره ؟
بنظر من بیشتر باهاش بمون فعلا عقد نکن بزار شناخت بیشتری پیدا کنی
باهاش صحبت کن اگر دوستت داره رفتارش باهات ملایمتر باشه بگو دوست دارم لبخندت سهم چشای من باشه تا دیگران
بعد از سیزده سال زندگی مشترک دارم بهت میگم مردا وقتی میری باهاشون زیر یه سقف تازه خودشونو نشون میدن یعنی از این که تو دوران عقد میبینی چند درجه بدتر اخلاقای بدش پررنگ تر میشه
