منم با یکی بودم ۱۶ سال بزرگتر بود
هر روز فک میکردم و داشتم دیوونه میشدم و حسرت دیگران رو میخوردم، همش ازم پول میگرفت تا اینکه فهمیدم کلاهبرداره و اومده ازم پول بکنه،
همش از خدا میخواستم نجاتم بده چون عاشقش بودم و نمیخواستم از دستش بدم و حتی به مامانم نگفتم چند سالشه میگفتم ده سال بزرگتره
واقعا خدا خیلی خوب نجاتم داد و شاکرم
تو هم اگه ذهنت خیلی درگیر میشه و مث من مجنون نیستی خودت پاتو بکش کنار واقعا پول ارزش ذره ذره آب شدن رو نداره