نمی دونم به خدا خجالت میکشم چون واقعا فرستم خیلی کثیفه
میخواستم برای عید وسایل جدید بخرم ،اصلا فکر نمی‌کردم بیان
یه ماه پیش رفتم خونشون ،شپعرم گفت نرو اونام میان ،کفتم نه تا عید نمیان
موندم چکار کنم ،امروزم از رنگ کردن اینا نگفتم فقط گفتم خونه نیستم
پیام بدم وی بگم ،اصلا دوست ندارم اینجوری بیان ببینن
آنقدر حالم بده که میخوام گریه کنم
یکی دوبار اومدن دیدن خونمو ولی خوب خیلی تمیز بوده ولی الان واقعا اگر من تا خود صبح هم کار کنم اونجوری که دوست دارم نمیشه ،پولم ندارم پذیرایی خوب و درست کنم
خوب اگه بگن‌نه ما مشکلی نداریم و بیان چی. دروغ خوب نیست واقعا. آقا اونا دلشون تنگ شده میخوان بیان یک دور همی ساده. بندگان خدا نگفتن شام میان که.میتونه راستش و بگه. ولی من مثلا بهم طرف بگه ببخشید مبل شکسته فرش کثیفه فعلا نیایید میگم‌من خودت و میخوام ببینم چکار به فرش و مبل دارم
پذیرایی که می م چندمیلو میوه اینا میگیرم ولی خونم اصلا تمیر نیست ،من خودمم چون کسی زیاد خونه م نمیاد اهمیت ندادک چند وقت چون میخواستم اول بهمن هم رنگ کنم
اینا یهو دارن میان اصلا دوست ندارم اینجوری بیان
به خدا میخوام بزنم زیر گریه ،روکم نمی شه بگم نیایین
عزیزم پست بالاتر گفتم به استارتر که دعوتشون کن و یه پذیرایی ساده کن ولی ایشون قبول نمیکنن. میگن دلیل بیارید بهشون بگم نیان. بعدشم خودشون گفتن میخان خونه رو رنگ بزنند و تعمیر کنند. دیگه راهنمایی خواستن ما هم راهنمایی کردیم. تصمیم با خودشونه گلم
میدونی آخه اونا خودشون ،خیلی تمیزن یعنی خیلیا
منم چند بار اومدن خونه م تمیز بوده
ولی الان واقعا کثیفه واقعا ها
من تا فردا بعد از ظهر باید سر پا باشم تمیز کنم باز فکر نکنم تمیز بشه،فرشم خیلی کثیفه
ای خدا عجب غلطی کردم رفتم خونشون
احتمال میدم شام بمونن ،برنحم ندارم میتونم برم بگیرم میترسم با دخترش آشنا نباشم خراب کنم .
وای خدا نمی تونم یه روز خوش باشم همش استرس
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز