2777
2789
عنوان

امشب رفتیم خونه خالم دوتا عروس داره عروس دومی مثل خدمتکار بود

| مشاهده متن کامل بحث + 8057 بازدید | 141 پست
خب ناراحت شدم براش بیچاره چون خانواده و کسیو نداره همینطور داشت اونجا بیگاری میداد

دلم سوخت بعضیا رو انگار خدا فقط برا چشم گفتن به هر کس وناکسی افریده کاش اینجوری مبود

هیچوقت طوری رفتارنکنید که به دید بقیه خدمتکارباشین

چقدرم زشته درباره بقیه اینجوری حرف میزنن ملکه خدمتکار

 ما سه تا جاری هستیم مهمونی میریم همه کمک میدیم

گاهی یکی بچه شیر میده میشینه، یکی بچه ش اذیت میکنه پا نمیشه خودم یه سری پریود بودم اول تا آخر دست به هیچی نزدم.

شرایط همو درک میکنیم 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

دلم سوخت بعضیا رو انگار خدا فقط برا چشم گفتن به هر کس وناکسی افریده کاش اینجوری مبود

نه عزیزم کسی که خانواده درست حسابی نداشته باشه خانواده شوهر هم بهش اهمیت نمی‌دن ارزش قاعل نمیشن

تو بگو بهشت کدومه.....اصلا تو این زمین بهشت کجا بود...
بعد اون عروس بزرگ که جاریش بود یه مشما لباس آورد داد بهش اون که رفت گفت من وقت نمیکنم جلوی در خونمو ...

چقدبیشعوره  ،،لعنت بهش

لعنت به همشون که بی کس ومظلوم اذیت میکنن

آذین،ن  هستم،تعلیق شدم،،،اهل دعوا نیستم،مهربان باشیم،،، خدایاروزای آخره ،،،نزار ایمانم به بادبره،،،خدای کن رحم کن بهمون بحق حسین شهیدت

واقعا دنیا خیلی جای عجیبیه🥺الهی هیچ کس بی پدرمادر نمونه🥲خدا یا پناه هممون باش

حال‍ خوب‍ الانمو مدیون‍ خدام‍🫠🥲☝️سال گذشته باوجود ادمای سمی برام جهنم بود،،،باکمک خدا و اسی اینا🥹ازجهنم اومدم بیرون☺️❤️‍🩹الان۳ماهه ک علی شده مرهم همه ی زخمام😍❤️‍🩹ازخدا میخام با ی نی نی زندگیمونو کامل کنه🫠🤗☁️خدایا برای هررررررر لحظه ی الانم شکرت🥹🫠

چراخالت خودش کارای شوهرشو نمیکنه؟خدارو خوش نمیاد خانواده نداره خدا که داره 

  برای من هیچکس دوبار عزیزنمیشه ...هرچی بودهمون بار اول بود  غم که ازحدبگذرد دل حس پیری میکند،سن هرکس راغمش اندازه گیری میکند.برای توهمین کافیست که طرزنگاه کردنم به تودیگرمثل سابق نمیشود.... 

واقعا ناراحت شدم، فکر کنم چون بنده خدا پناهگاهی ندارد قبول کرده که اسماً همسر پسر خاله باشه اما رسماً خدمتکار خانه و پسر بچه و سالمند هست... خدا ایشالا خودش کمکش کنه

خاله ام بهش میرسه باهاش خوبه ولی خب این طفلک خیلی کار میکرد از بعدازظهر که ما رفتیم تا الان که برگرد ...

خب شما که فهمیدی پا میشدی کار میکردی و پذیرایی میکردی و میگفتی بنده خدا خسته شده از وقتی اومدیم همینطور داره میدوه شاید به خودشون میومدن دفعه بعد همینکار رو بکن.

البته اون بدبخت الان خوشحاله که تو خونه خودش هست و دیگه تو خونه مردم نیست خدا براش بسازه انشالله

پسر خالم هم یه مرد خوش گذرون و اعتیاد هم حدس میزنم داره این دختره زن دومی منظورمه رو از یه شهرستان گ ...

از بی کسیه .. بنده خدا... امیدوارم از زندگیش راضی باشه

جهنم اون روزیه که در آخرین روز عمرت روی زمین ، انسانی که میتونستی بهش تبدیل بشی رو ملاقات کنی..  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792