من ۳۷ سالمه کارمندم سرکارمم اصلا پسر مجرد نیست اصلا کسی رو نمیبینم پارسالم از یکی خوشم میمود با اون هم نشد که باشم واقعا خسته شدم گاهی تو خیالمم باهاش حرف میزنم میدونم اون راحت تر میگیره ازدواج رو تا من تو ذهنم اون ازدواج کنه دلم میگیره
نمیدونم کارم و تفکرم درسته یا ن الان آدم و خواستگار دور و برمه ولی میگم تا ابد ازدواج نکنم
ببیین یه چیز بگم ناراحت نشو نمیدونمچزا دخترعا کسایی که فقط معرفی شدن بهشون رو مبگن خواستگار در صورتی که نه خواستگار اونو دیده نه اون خواستگار اوندبهش میگن معرفی نه خواستگار حالا تو کدوم دسته ای
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دوماه من اومدم بیرون ولی تقریبا ۷ ماه ندبدمش چون از شانس من جای اون تغیبرر کرد درست وقتی من زدم بیرون از شرکت اون برکشت شرکت همش توی خیالم باهاش حرف میزنم حس راحتی دارم دوسش دارم