من مجردم سن بالا ولی تو این سن

منم دوروبریام خیلی بهم میگن ازدواج کن بچه دار شو شاید دیگه موقعیتش پیش نیاد و پشیمون شی

اما من از ازدواج فراریم و حوصله بچه داری ندارم 

زیاد نشین هر نیمساعت پا شو راه برو نشستن طولانی مدت خیلی اذیت میکنه

من دوتا پارگی داشتم یکی ۴و۵ بود یکی دیگه دکتر گفت مهره های بالای کمرمه تنگی کانال رو نگفت اما تو ام آر آی نوشته بود دهیدراته شدن مهره هام تنگی کانالو نمی دونم

چقد علایقمون مثل همه کاش میشد برگشت و سرنوشت رو یه جور دیگه نوشت خیلی خستم از این همه هیاهو که دورو برمه

من الان دو ساله برگشتم تهران و پشیمونم برگشتم مجبور شدم وگرنه نمیومدم 

اونجا خوبیش این بود که دیگه هیچکس فضولی نمیکرد تو زندگیم و حریم خصوصیم 

خیالم راحت بود کسیو‌ از فامیلا و آشناهای فضول و حرف باز نمیبینم اما از وقتی برگشتم دوبااااره دخالت کنا و فضولا پیداشون شد که چه کار کن چه کار نکن

از همشون بیزااااارم ارزو دارم تا اخر عمرم نبینمشون شرشون کم شه از زندگیم

دوس دارم فقط با مامانم و برادرم در ارتباط باشم حتی از زناشون هم خوشم‌ نمیاد چون خیلی پشت من بدگویی کردن 

ترکیه من کار نمیکردم دوس پسرم خرجیمو‌ میداد تا الان که باهاش زندگی میکنم و هم خونه هستیم

دکتر که همین الان هم داشت برام پرونده درست می کرد برا عمل اما خودم زیاد موافق نیستم دقیقا همین محدودیتهای ما رو عمل کرده ها هم دارن 

چرا پاهام گزگز میکنه و گاهی بی حس میشه شما هم گز گز دارید؟

اتفاقا من عاشق ترکیه یعنی استانبول هستم الانم دارم مخ پارتنرم و میزنم بریم استانبول زندگی کنیم هرچی باشه اونجا خیلییییی بهتر از اینجاس مطمئنم بری عاشقش میشی

[QUOTE=367709128]پس من با شخصیتی مثله شما حرفی ندارم 

دقیقا منم 

از وقتی برگشتم تهران باز فامیلامون مخصوصا خاله ها و دایی ها و زناشون و خلاصه هرکی منو میشناسه مثلا فاز دلسوزی برمیدارن برام که دوباره ازدواج کن یا با همین دوس پسرت ازدواج کن و بچه بیار 

انگار خودشون کجارو‌گرفتن با ازدواجای داغونشون 

من خودم تازه سه ساله جدا شدم ولم نمیکنن نفس راحت بکشم

فک‌ میکنن من تو کف شوهر کردنم و بلد نیستم مثل یه سری احمق که تو فامیلمون دیدم بچه دار شم اتفاقا حامله هم شدم ولی سریع انداختمش چون من امادگیشو ندارم و فک نکنم الان دیگه وقت خوبی برای بچه دار شدن باشه 

نه دکتر گفت وضعت خرابه اصلا ورزش نکن فقط پیاده روی و استخر