رابطه ما اینطوری بود ک شب بدون من نمیخوابید حتما باید کنارش بودم اما الان من تواتاق باشم اون توحال من برم حال اون میادتو اتاق
وقت اومدنش بابغل بوس استقبال میکردیم وقت خدافظی هم همینطور الان بغلی ک نیس هیچ بدون خدافظ گفتن میره ازخونه
قبلا حداقل هفته یکی دوبار بیرون بودیم الان ماهی یکبار بابحث اجبار برای خرید میریم
قبلا باهم فیلم میدیدیم میوه خوراکی میخوردیم تااخرشب
الان ازعصر خوابه نصف شب بیدارمیشه تنهاشام میخوره منم تنها شام نهارمیخورم
عصررفتم تواتاق یکم بخواب بعد میخواستم تموم کنم این همه کشمش بهش گفتم توخوابت نمیاد چطورامشب زودتربخوابیم باهم یهو صدام کردمیخوای کلا از خونه برم اگ مزاحمتم 😐باین شرایط مقصرکیه کی تا نصف شب خوابه سه چهاصب بیدارمیشه شام میخوره بعدم میره سرکار کیه ک وقت نمیزاره ماهی یکبارم بیرون ببرتم