نمیدونم واقعا با این شوهرم چیکار کنم دیگه

لطفا یکی منو لایک کنه بعد بیام بخونم.خیلی جالبه این تاپیک.از شوهر ذلیلی استارتر واقعا حرصم گرفت.آدم انقد شوهرذلیل.انقد بی سروزبون

خب خوانندگان یه خانم بعد زایمان ۳ ماهه دو تا پرستار داره مادر و مادر بزرگ شوهر

به نظرتون این واقعیت داره یا ساخته تخیلات نویسنده است؟!

😂😂😂😂

شوهرت به مادرش و مادربزرگش کشیده چون اونا هم درک ندارن سه ما موندن نمیگن طرف زندگیش مختل میشه و زندگی خودمون هم مختل میشه😐😐😐

🙄🙄🙄🙄🙄

چون من حتي مادرمم توي خونه مادرشوهر و يك اتاق زندگي نكرده. در أطرافمم نديدم.نميتونم قبول كنم

چرا بايد يكي بره توي اتاق براي زندگي بچه هم بياره؟وقتي خودش قد يك اتاق جا نداره.خب همون خونه باباش بمونه ديگه

خونه پدر شوهر 

با يك اتاق خيلي متفاوت هست.

ما ك نديديم زمان مادرامونم اينجوري نبوده

ادم خب ميمونه خونه باباي خودش

من حس بدی گرفتم نمیخوام ناراحت بشی ولی مطمعنی خیانت نمیکنه؟ همش به فکر خودشه .

بددله‌. سرش جای دیگه گرمه

مردا لیاقت ندارن بچه دار شن اکثرشون

قبل اینکه شوهرت بره دنبالش زودتر ازاون بگو فلانی برو مادرو بیار خستم یکم به بچه برسه

اینم ۱۴۰۳فرزندم🫠

میشه برا چشم من دعا  کنید زودتر خوب شه .براتون صلوات میفرستم . تو رو خدا دعا کنید

چه چیزا ک‌ ادم نمیشنوه اینجا

یعنی چی عروسی کردی خب مگه نباید میومدی خونه خودت 

بسم الله الرحمن الرحیم 

شوهر سرباز کجا دلم بزارم 

سنش کمه ؟

چقدر صبوری

بوی خیانت از صد فرسخی داره میاد.چون۱-گوشی شوهرش رمز داره و رمزشو رو به خانمش نمیگه۲-سه مااااهه که بچه بدنیا اومده ولی شوهرش ازش اصلا رابطه نخواسته۳-خانم درخواست رابطه داده ولی شوهرش قبول نکرده(گفته شبا پیشم نمی‌خوابه.استارتر به شوهرش گفته بیا پیشم بخواب ولی شوهرش گفته نه من همین جا راحتم)بنظرت این مرد خودش رو کجا خالی می‌کنه .یه دو روز خودارضایی یا.... بقیه روزا چی؟۴-بقول یکی از بچه ها مادر بزرگش رو نگهبان کرده که آقا بره با خیال راحت به کارش برسه۵-به مدت یکسال خونه داشتن وسایل هم برده بودن داخل خونشون ولی داخل یه اتاق تو خونه مادرشوهرش زندگی کرده و آقا قبول نکرده که برن داخل خونه خودشون زندگی کنند۶-استارتر خودش هم استرس خیانت رو حس کرده و.....

شوهرت مشکوک میزنیه ها توهم هرچی تاحالاسکوت کردی بسه یه فکر جدی بکش نمیشه تااخرباایناباشی که

بعدشم بگو مردک اگه نمیخواستی مستقل زندگی کنی پس بی خودت فکر ازدواج بودی همونجا پیش ننت و مادرجونت میموندی