اصرار داره بیاد خاستگاری اما من هنوز شرایطشو ندارم گفتم صب کن. البته من اصرارش نکردم برا علنی کردن رابطه، خودش ازدواجیه کلا بچه مثبته و رابطه اولشه.
مهارت و تجربه ندارع اصن..
خیلی حرفمو گوش میده. مثلا جایی میخاییم بریم هرجای دیدنی ک من پیشنهاد دادم قبول میکنه. تاریخشو بگم قبول میکنه. مراسم عزای فامیلش بود قرار ما همون روز بود بعد فامیله شب فوت کرد. گفتم مراسم نمیخاد بری فرصت نداریم بعد همو ببینیم بیا کنسل نکنیم بریم تفریح گفت چشم نمیرم مراسم.
از ی طرف اگ حرفمو گوش نکنه ناراحت میشم، از طرفی هم گوش می کنه میگم نکنه تو رودربایستی گیر کرده.
این خوبه یا بد؟ این چشه؟
البته من خیلی حساسم ب همه چی گیر میدم ایراد میگیرم قبول کنه ی جور ایراده نکنه هم ی جور..😂
پنج ماه با همیم ولی فامیل دوریم همو از بچگی میشناسیم