همه موقع ازدواج میگفتن اون خیلی داغونه چطور قبولش کردی
ولی شوهرم قبل ازدواح عیبای خودشو خونوادشو ازم پنهون کرده بود خر شده بودم
الان که چشمام رو به حقیقت باز شده میبینم که من به اینجور آدمای بی شخصیت تو خیابون هم محل سگ نمیدم. واقعا چطور باهاشون وصلت کردم آخه!!!!!!!
حس میکنم دعام کرده بودن اصن
چقدر عذابم داد چقدر دنبالش دوییدم و التماسشو کردم من احمق
همه جوره منو تحقیر کرد و خودشو دست بالا گرفت
منم چون دوسش داشتم و خر بودم هی ازش تعریف میکردم اینم فکر کرده چه خریه
در حالیکه خودش و خونوادش کلا طالع سیاهی دارن