پری شب پدر شوهرم از بیرون شام گرفته گفته همه رو دعوت کن اونم همه رو دعوت کرده منو همسرمو نگفته درصورتیکه تنهاکسی که توی تمام مشکلاتشون هست و زندگیشونو میچرخونه همسرمه به جاریمم گفته من اینا رو باهم نمیگم یعنی منو جاری کوچیکه رو درصورتیکه ما جاری کدچیکمو سالی یبار میبینیم ۷ساله ازدواج کرده دوبار مهمونی داده مااصلن همو بیرونم ببینیم ممکمه نشناسیم بنظرتون گلایه کنم بهش؟خیییلی ناراحت شدم من همیشه دعوتشون میکنم همه رو باهم دعوت میکنم گاهی براش چیز میز میخرم میبرم خونش باراولش نیست تاالان چندین بار تکرار شده که همه رو میگه بعد مارو جدا میگه
دلی که پراز درد است جایی برای آرزو ندارد😔 من به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود.من از قوی بودن خستم درماندم دلم میخاد سرمو بزارم روی پای مامانم و های های گریه کنم،بقول خاله مرحومم روزگارم برخلاف آرزوهایم گذشت.اگر خدا یاری میکرد من الان دوقلوهامو باردار بودم برای من نخاست ۲۰ساله دنیا وفق مراد من نیست یه دختر عصبی و پرخاشگرم بخاطر سختی های زیادی که کشیدم
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
به شوهرت بگو ارزش تو را هم کمکرده پیش خواهر برادراناندازه یه شام واسه مادرت ارزش نداری دعوتت نکرده ...
به خوودش نمیاد همه جوره امتحان کردم من هروقت گلایه کردم زندگی خودم جهنم شده خیچ وقت بامن همدردی نکرد هیچ وقت منو آدم حساب نکرد الان تو اتاق دارم گریه میکنم اون گرفته خابیده اصلن براش مهم نیست من بخدا دلگیر نشدم فقط براش دردو دل کردم انتظارم این بود بگه آره عزیزم حق باتوئه و باهام هم دردی کمه اما طبق این ۱۲سال طرف اونارو گرفت و بامن قهر کرده گاهی زبونم لال به سرم میزنه میگم یه دوست اجتماعی پیدا کنم براش دردو دل کنم که احتیاجی به شوهرم نباشه ولی از خدا میترسم
دلی که پراز درد است جایی برای آرزو ندارد😔 من به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود.من از قوی بودن خستم درماندم دلم میخاد سرمو بزارم روی پای مامانم و های های گریه کنم،بقول خاله مرحومم روزگارم برخلاف آرزوهایم گذشت.اگر خدا یاری میکرد من الان دوقلوهامو باردار بودم برای من نخاست ۲۰ساله دنیا وفق مراد من نیست یه دختر عصبی و پرخاشگرم بخاطر سختی های زیادی که کشیدم