من تو یه ساختمونم شوهرم اصلا درکم نمیکنه دکتر استراحت مطلق داده ۲۴ هفتمه خواهراش هر پنجشنبه میان خونه مامانشون مارو دعوت نمیکنن شوهرم بدون دعوت که میره هیچ الانم زنگ زد من شام میرم خونه مامانم تو هم بیا میگم من کمرم درد میکنع به زور راضی شد تنهایی بره بعد میگه تنهایی شام بخور من اینجا شام میخورم
بهش بگو برات بیاره
بدون خجالت
بیشعوره
چقدر بی درک
خاک بر سر خودشو خانوادش
بعد بچه بدارم میشه
بعد به بهونه بیخوابی و گریه بچه میره خونه مادرش می‌خوابه
خودتو حسابی آماده کن
حالا رفتنش ک هیچ عقلش نمیکشه استراحت مطلقی🤐
ولش کن بذار خونه ننه ش هر چی میخواد بخوره بالاخره از یه تخم و ترکه ن همدیگه رو خوب میفهمن
خودت رو اذیت نکن
اینجور ک مشخصه کلا تو و احساساتت براش اهمیت ندارین
پس خودتو بابت رفتاراش ناراحت نکن سطح شعورش همینقده دیگه
با دامادشون هم همین هستند ؟
دخترشون تو‌همین شرایط باشه
دامادشون میزاره بره خونه مادرش؟
کلا بعضی ها یه بوم و دو هوا هستند
بعد هم کمرت درد میکنه
برو اونجا دراز بکش
بگو نمیتونم تکون بخورم
نزار شوهرت تنها بره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز