آره آره
فصل سوریه و‌خواهر الیزابت و عاشق شدن دوباره ارسطو و انگلیسی حرف زدن بهتاش عالی بود!
رحمت رفته بود یه گوشه خرابکاری کرده بود، ملت میگفتن این چه بوییِ؟؟؟!!!! بعد رحمت گفت دلم خراب بود و کار من بود، بعد ارسطو گفت « من دست اینو ماچ کرده بودم»🤣🤣🤣🤣🤣
اونجا که اوس موسی میگفت « همی یِک زنی بهش بِدِن، دوتایی مِرَم یه گوشه ای چیکّ و پوکِشان رِ میکنن»، ارسطو میگفت پای مادر منو وسط نکشینا، مادر من ازدواجی نیست. بعد نقی میکفت « تو میخوای مادرت رو شوهر بدی چرا پای مارو وسط میکشی»؟!
من فکر کنم اگه اینا رو از نزدیک ببینم، از خنده بمیرم!
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز