اینو بگم ک رسمی نیستیم فقط خانواده هامون درجریانن
چند ساله با همیم و قرار بود بعد عید بیاد خواستگاری
یعنی رابطمون کاملا جدی بود
چند وقت بود فکرم درگیر خسیس بودنش بود این ادم نه جایی خاصی میبرد که بخواد خدایی نکرده خرج کنه نه رستورانی . تهش میبرد توو پارک با اب معدنی و چیپس😐🤌 یعنی کل این چند سال کارش همین بود نه اینکه بگم حالا الان دستش خالیه
چند شب پیش بهش گفتم تو چرا هیچ کاری برای من نمیکنی چرا خسیسی ؟ خندید گف در عوض برای ماشینم زیاد خرج میکنم خسیس نیستم...بحثمون شد گف شما دخترا چون ⛔️ دارید ما باید براتون ریخت و پاش کنیم؟ پول شما پوله پوله ما کاه ؟ زنم نیستی پس وظیفه ای ندارم خرجت کنم . گفتم حالا یه کادوی کوچیک یه شاخه گل شد خرج و ریخت و پاش؟ گفت همه چی از کادو شروع میشه😐😐😐😐😐😐
ازش جدا شدم ولی خیلی عصبیم همش خودخوری کنم لطفا یه چیزی بگید بتونم اروم شم😔
