یک سال هست که عقد هستیم. نامزدم توی شهر ما کار میکنه و پدر مادرش شهر دیگه هستن. خودش توی شهر ما خونه داره و سر کار میره. منم گهگاهی میرم پیشش. امشب ساعت ۲۲:۴۰ بود که بهش گفتم میخوام برم خونه. گفت همین جا بمون. گفتم نه باید برم کار دارم. گفتم اگه منو نمیبری اسنپ بگیر با اون منو بفرست. برام اسنپ گرفت. راستش خیلی ناراحت شدم. شهر ما شهر خلوتیه. جایی نیست که ترافیک باشه و رسوندن من به خونه سخت باشه. فقط نهایت ۱۰ دقیقه راه هست.
برای شما اتفاق مشابه توی دوران نامزدی افتاده؟چه حسی پیدا کردین؟
آقایون اگه هستن جواب بدن ممنون میشم. یه مرد غیرتش اجازه میده که نامزدش رو اون ساعت با اسنپ بفرسته؟ هرچند خسته باشه؟
بگو به خانوادم نگفتم با اسنپ فرستادی وگرنه بایام غیرتی میشه بشنوه میگه بخودم میگغتی میومدم دنبالت
لطفا برا شادی روح خواهرم و پدرم با دلهای پاکتون صلوات بفرستید خدا هیچگاه داغ عزیزی رو بهتون نشون نده عمر گرون گذشت نفهمیدم بعضیهایی که روم میخندن صرفا دوستدارانم نیستن دشمنن با سلاح خنده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
به نظرت کارش درست نبوده با اسنپ فرستاده؟ اگه خودت بودی ناراحت میشدی؟
اره اشتباه بوده تحت هرشرایطی شمام پیشنهاد اسنپ دادید اون راضی نمیشد بالاخره تو عقد امانتید. اگه ماشین. نداشت بلز یچیزی بالاخره درک خیلی مهمه
لطفا برا شادی روح خواهرم و پدرم با دلهای پاکتون صلوات بفرستید خدا هیچگاه داغ عزیزی رو بهتون نشون نده عمر گرون گذشت نفهمیدم بعضیهایی که روم میخندن صرفا دوستدارانم نیستن دشمنن با سلاح خنده