مامان دوستم نزدیک 65 تا 68 سالشه
حدودا 45 تا 48 سال از دوستم بزرگ تره
ببینینش اینقدر به خودش میرسه اینقدر کودک درونش فعاله ک خدا میدونه
مامان من 20 سال از من بزرگتره یکسره خسته بود
یکسره از زندگی و درد پا و دست مینالید
ولی مامان دوستم با این سن اینقدر شادو خرم هست
پیر این مدلی کم پیدا میشه
ببین درکت میکنم منم اینجورم اما چ میشه کرد💔
ولی داداش کوچولوی من الان کلاس سومه بابام ۵۵ سالشه مامانم ۴۵ و خیلی خیلی خیلی باحوصله باهاش رفتار میکنن ب درساش میرسن مقتضیات سنیش رو درک میکنن . اتفاقا اونو ک نگاه میکنم میبینم تجربه هاشونو کردن بی حوصلگی هاشونو کردن و اونو طبق مقررات امروزی دارن بزرگ میکن
انگار خودم تاپیک زدم بارها اینجا دیدم تو سن بالا باردارن و من فقط ب اون بچه فکر کردم
من با مادرم ۲۲ سال اختلاف سن دارم ولی صمیمی نیستم دوستش دارم خیلی فداکاره ولی هیچ وقت نتونستم باهاش درددل کنم یا راحت باشم چون ادم ساکت و کم حرف و استرسی ای هستش
مادربزرگم با خاله کوچیکم ۴۷ سال تفاوت سن دارن جا نمونده نرفته باشن ، جشن نمونده نگرفته باشن ، یه قری با هم میدن بیا و ببین ، خوش صحبت آگاه همپا
به سن نیست ، زندگی و ادما و سرنوشت پیچیده تر از این حرفهاست
