بچه ها من یه مدته عقد کردم یه خواهر شوهر دارم که مجرده و خیلی خیلی رابطش با شوهرم خوبه خیلیم عزیز کرده هست من هر موقع به شوهرم زنگ میزنم اصلا به من توجه نمیکنه همش پشت گوشی با خواهرش میخندن میرم خونشون همش باهم دیگه میگن میخندن اصلا با من اینجوری نیست واقعا دلم میشکنه هم خواهرش هم من هردومون خوشگلیم هر دومون خوش اخلاقیم نمیگم خواهرش دختر بدیه ولی همسرم اصلا مدیریت نمیکنه روابطش رو.من هیچ کس رو ندارم اما خواهرشوهرم مامان و باباش رو داره اوناهم جلوی من بهش محبت میکنن واقعا دلم میسوزه.شوهرم حتی بهم زنگم نمیزنه دنبالم نمیاد فقط ازم ایراد میگیره ایرادای الکی.نمیدونم چی کار کنم که بفهمه من باید اولپیتش باشم از روز اول عقد تا حالا بهم محبت نکرده
مگه عاشقت نبوده ؟
پس چیشد تصمیمم گرفت باهات ازدواج کنه
هروقت زوربزنی برای اولیتش بیشتر میری تو اون آخریا کارش نداشته باش
هی نگو حواست به من باشه یه دفه گفتی بسه
روخودت کارکن بخودت برس زندگی که فقط الویت بودن براشوهرنیس اینجوری ازخودت بیشتر دورش میکنی
وقتی باهم تیم میشن
، بخند بگو خوشبحالتون چه خوبید باهم کاش منم یه خواهر به این خوبی داشتم بعد به شوهرت بگو عیب نداره در عوضش تورو دارم برام همچی هستی😂 شاید به خودش اومد که فکرنکنم
متأسفانه متأسفانه منم همینطور بودم
مدار خانوادش رو این آبجیه میگرده
همه دوسش دارن شوهرم وقتی اون حرف میزنه دیگه هیشکیو نمیبینه محو اون میشه
تفاوت ما اینه که من خواهر شوهرم متاهله و بچه هم داره
من الان که ده سال از زندگیم میگذره هنوزم همینطورم وقتیم تو جمعشونم استرس شدید میگیرم
چون تیکه بنداز و مسخره گره
چاره ای نداریم خواهر
من تو ظاهر تاحالا ناراحتیمو نشون ندادم اما وقتی میبینم اگه من بمیرمم براش مهم نیست اما تک تک کارای خواهرش براش مهمه نابود میشم.من ارزو دارم یه بار بغلم کنه اما تاحالا این کارو نکرده اونوقت جلو چشم من اونو بغل میکنه
خوشبحال خواهرشوهرت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز