هرچقد میتونی با اعتماد به نفس حرف بزن که قابل باور باشه اصلا ضعف نشون نده که ضعف ماله اونیه که گناه ماله اونه تو گناهی نداریو عمدی نبوده با عتماد به نفس تموم بگو یلام خواستم راجب اتفاقی که افتاد حرفامو بشنوی که حدقل همه تلاشمو کرده باشمو رفته باشی نمیخوام چیزی جز حقیقت وسط باشه و حقته که حقیقت و بدونی نه چیزی که به نظر میاد اما باور کردنو نکردنش به عهده خودته من دلیلی برای دروغ گفتن ندارم اگه واقعا اونجوری که تو فکر میکنی بود الان هیچ تلاشی نمیکردمو میگفتم اره اونجوریه و من بهش حسی دارم که عکسش هنوز بک گرانده ولی این حقیقت نداره و حتی اگرم دیگه این رابطه رو نخوای ترجیح میدم با حقیقت از بین بره تا سو تفاهم
و بعد حقیقتو همینجوری براش تعریف کن تهشم بگو من دلم نمیخواد به خاطر ادمی که تموم شده از دستت بدم و بخاطر یه سو تفاهم و چیزی که اصلا وجود نداره
اما اگه بازم نخوای و باورم نکنی بهت اصراری نمیکنم حقته و میدونم که ناراحتت کردم و بابتش عذر میخوام فقط خواستم بدونی که حقیقت چیه و بعد راجبش تصمیم بگیری بر اساس حقیقت نه چیز دیگه ای
در هر صورت من میدونم کارم خیلی مسخره بود اما عمدی در کار نبود پس حدقل خیالم از خودم راحته و اگه ناراحتی ای هم واسه تو بوجود اوردم دوباره معذرت میخوام و بدون که هیچ چیزی اونجوری که تو فک میکنی نیست اما بازم هر طور که تو میخوای.