نمی تونم با موقعیت مالی خواستگارم کنار بیام

یک سوال دارایی های شما رو همش پدرت بهتون داده یا خودتون تلاش کردید بدست آوردید؟

تنها باشی بهتر از ازدواجیه ک همش توش اه و حسرت باشه بخاطر نداری...

منم تک دختر بودم و بهترین امکانات خونه پدرم داشتم همیشه پدرم زمین پسته خیلی داره خب منم ی دخترش بودم خیلی بهم می‌رسید شوهرم وقتی اومد خواستگاری پدرم گفت پول نداره ها ولی اخلاقش خوبه رفیق باز نیست دنبال دود و دم نیست زحمت کشه دنبال ناموس مردم نیست تو ده سال زندگی فقط ی بار اونم میگه زن دوستش نشسته زیر سرش هی پیام داده الآنم درسته دعوا دارین ولی پشیمون نیستم 

حتی اگر پدرت هم مال و اموال بهت داده بازم تو ناز و نعمت تا این سن سپری کردی یهو بری تو زندگی ک نداری و کمپولی باشه فقط و فقط خودت زجر میکشی والسلام....

شما مشخصه پول و دارایی برات مهمه خانومی پس بهتره همین الان به اون آقا بگی نه اون ی بار ضربه خورده تا دل بسته نشده بهت بهش بگو بره پی کارش 

حقیقت اینه ازدواج برای دختر وقتی که مشکلی از نظر مالی و استقلال نداره اشتباهه چون فقط زحمت دلشوره و نگرانی و مسئولیته دیگه مورد شما که از خودتونم پایین تره قطعا اشتباهه محضه. من خودم مستقلم خیلی سال هم هست متاهلم اما ازدواجم رو اشتباه میدونم چون بعد ازدواج زن شاغل مسئولیتاش چند برابر میشه و مرد خیلی به نفعشه چون علاوه بر رسیدگی به محیط خانه و بچه  که هر زنی انجام میده زنش شاغل از نظر مالی و هزینه ها هم کمکشه و خیالش راحته. 

کلا وقتی یکی به دل نمیشینه یا با معیار اصلیتون‌ اکی نیست رد کنید بهتره.

یادمه دوسال قبل خانومی تاپیک زده بودن از اول جثه همسرم به دلم ننشست الانم چندسال گذشته باز نمیتونم کنار بیام بنظرتون طلاق بگیرم؟

یا یکی بخاطر قد همسرش مشکل داشت و همچنان کنار نیومده بود

دیگه اصلا ریسک نکن 

کسی ک توی 42 سالگی هنوز چیزی نداره و اخرم انتخابش یکی از خودش بالاتر هست و ی ازدواج ناموفق داشته اصلا برای شما ارزش نداره ریسک کنی ...

اگر جای شما بودم صد در صد رد میکردم

خانوادتون با این شرایط قبول دارن که با این شخص ازدواج کنید؟

طبق شرایطی که گفتی شما خیلی از اون آقا بالاتری

و این بعدا مشکل ایجاد میکنه

در کل دلت رو زده اسی جان