منم یک سری چیزا ب زبونم میاد ک اصلا قبلش راجبش هیچی اطلاع نداشتم مثلا خونه خالم رفته بودیم پشت خونشون زمین زراعتیه با دختر خالم داشتیم راه میرفتیم گفتم این زمینه ی جوریه گف چجوری گفتم انگار میگی کسی مرده داریم از روش رد میشیم. همونجا واستاد گف مامان بهت چیزی گفته گفتم ن چیو گف همسایمون زنشو کشته بوده میاد همینجا خاکش میکنه ک بعد میفهمن و طرف رو میبرن زندان.