مرگ رابطه زناشویی و زندگی
اوایل زندگی ما خوب بود دعوا داشتیم ولی به نصف روز نرسیده اشتی بود از طرف شوهرم
هر روز دو سه بار زنگ میزد من میزدم
بعد مدت قهر زیاد شد تعداد زنگ کم
تا رسیدم به این نکته که نه زنگ میزنه نه معذرت می خواد حتی با وجود کتک زدن
حتی دخترم هم که میگه اشتی کنید بغل کن مامانو
میگه بغل کردنم نمیاد
زندگی ما مثل مرده شده که داره اخرین نفس هاشو می کشه به خر خر افتاده
امیدی هم به بهبود ش نیست