مشکل خیلی فوری دارم

جاریم توش کار‌میکرد پدر نامزدم گفت کارتو جابجا کن تو اون مغازه یعنی بهشون ی مغازه دیگه میده ولی بازم قبول نکردن درست روز خاستگاری رهنش دادن مفت.

الان ک بله برون گذشت و نزدیک عقدمونه هنوزم که هنوزه سر این مغازه جرو بحث میشه بین خودشون‌‌.

امشب نامزدم میگه یه سوال بپرسم گفتم بپرس گفت اگر مغازه رو ندن از این ازدواج منصرف میشی ؟

گفتم من حقیقت رو میگم راستش من مغازه و هم خونه زندگی رو باهم میخوام شرطمون بود ک شما هم قبول کردین الان اگر زیر حرفتون بزنین مشکلات بوجود میاد بین خانواده هامون و من اینطور راضی نیستم 

الان میگه این ازدواج پس ب ی مغازه بنده اگر اینطوریه این ازدواج فایده نداره.

من نگفتم بهش ولی هم من هم خانوادم نظرمون اینه ک اگر نمی‌تونستین این شرط رو اعمال کنین چرا قبول کردین ک الان بزنین زیرش ک این همه دنگ و فنگ پیش نمیومد همون اول تصمیم می‌گرفتیم ک آیا جواب بله هست یا ن.

مغازه بیشتر برای امرار معاش هست چون محل کارش دوره و حقوقش خیلییییی ناچیزه هرچی داره از پدرش داره می‌زاره براش.

خونش هم بزور ۶۰ ۷۰ متره ولی در عوض خونه جاریم ک قشنگ یک دیوار بین دوتا خونه هاست ۳ برابر این خونس

الان با توجه به چیزایی ک گفتم ممنون میشم راهنماییم کنین خیلی اذیتم این مدت خیلی بهم فشار امده 

میخوام ی تصمیم درست بگیرم ک ایا ادامه بدم یا ن حداقل قبل عقد

متر نمیکنم میگم بقیه با همین چیزای کوچیک‌ک داره هم چشم دارن نمیزارن کارامون پیش بره همش بزور داره کارامون میره جلو 

کل فامیل هم حق رو ب ما دادن خونه جاریم جبهه گرفتن و همیشه سر این مغازه کل‌کل میکنن با اینکه اون مغازه رو برای خودشون رهن دادن بازم چشمشون ب این مغازن

خونه کاملا خامه دارن تازه کابینت میزنن مادر جاری گفته حق ندارن نظری بدن راجب کابینت چطور جرعت میکنن نظر بدن.

خب اخه بنده‌ی خدا من میخونم زندگی کنم تو این خونه نباید خوشم بیاد از کابینت بخدا کل خونه حتی ی قالی ۶ متری هم جا نداره چون کابینتا قشنگ تو سالن هستن یعنی برای مبل هم جا نیست ک یکی بزاره در این حد کوچیکه