2777
2789
عنوان

با حجاب شدم چون

143 بازدید | 0 پست


راستش من سالها پیش حجاب درستی نداشتم البته نه اینکه جلف باشم مثلا موهام بیرون بوداز شال وروسری ،،شل میبستم گردنم و اینا پیدا بود ارایشم داشتم

هروقت میخواستم ازخونه برم بیرون داداش و مامانم گیر میدادن بهم که شالتو درست سرت کن و ‌‌‌....خلاصه من اهمیت نمیدادم خیلیم بدم میومد اینکارشون باعث میشد تازه بدتر لج کنم و همیشه بهشون میگفتم من فقط اگرخودم بخوام حجابمو درست میکنم هیچکس نمیتونه بهم تحمیل کنه

ولی اهل نماز بودم نمازخوندن بهم خیلی ارامش میداد

تا اینکه یکی از دوستامو خیلی ناگهانی تو یه حادثه ازدست دادم و این اتفاق یه تلنگربزرگ به من زد دائما به مرگ فکرمیکردم و با خودم میگفتم اگه منم مثله دوستم تو اوج جوونی یهو بمیرم چی..اگه واقعا طبق اون چیزایی که درموردحجاب شنیدم  خدا اون دنیا مجازاتم کنه چی..اگه خدا منو نبخشه چی..خلاصه که نمازمم بهم نمیچسبید باخودم میگفتم توکه حجاب درست وحسابی نداری با چه رویی میشینی سر سجاده نمازمیخونی و فلان‌‌...این کشمشای درونی من تا یه مدت ادامه داشت تا اینکه تصمیم گرفتم باحجاب شم و شدم..اولش برام سخت بود اما الان واقعا بدون حجاب نمیتونم..وقتی بدحجاب بودم بیروت که میرفتم پسرا و مردای مریض کلی متلک و چرت و پرت بهم میگفتن اما جالب اینجاست که از وقتی باحجاب شدم یک نفر به من متلک نگفت البته چادری نبودم اما حجابمو رعایت میکردم..وتازه نماز بهم مزه میداد حال معنوی خوبی داشتم یه ارامش خاصی داشتم که هر روز خداروشکرمیکردم..

دیگه عذاب وجدان نمیگرفتم ازاینکه وقتی میرم بیرون مردای هیز سرتاپامو برانداز کنن وبهم چرت وپرت بگن

دیگه احساس میکردم این حق الناس ار گردنم برداشته شده که مردی با دیدن من تحریک بشه و گناه کنم ..مردی بره خونه اش با فکر من بخوابه با زن خودش سرد شه  بخاطر بدحجابیه من...چون ظاهرمم خوبه وقتی موهام بیرون میذاشتم زیبائیم دوچندان میشد

امامن دیگه برام مهم نبود با اینکه حجاب  زیادبهم نمیومد رضایت خدا فقط برام اهمیت داشت نه آدما..باخودم میگفتم مگه تو عمر جاودانه داری اگه همین فردا مثله دوستت از دنیا رفتی چی؟اگه اون دنیا وعذابی که خدا گفته واقعا بود و گرفتارش شدی چی؟مگه یه زن تا کی میتونه جوان وزیبا باشه نهایت تا ۵۰ سالگی بعدازاون هرچقدرم بدحجاب باشه وبه خودش برسه ظاهرش دیگه شادابی وطراوت بیست سالگی رو نداره..وهیچ کی نگاشم نمیکنه...اصلا ارزششو داره بخاطر یه دوره موقتی وکوتاه که جوونی اونم تازه معلوم نیس به سن ۵۰ اصلا برسی یانه برای خودت بارگناه درست کنی

بلخره زمستون تموم میشه و روسیاهی برای ذغال میمونه

بلخره عمرمام تموم میشه ومیریم اون دنیا..

ادم عاقل اونیه که همیشه اماده رفتن باشه چون نمیدونه کی قراره بمیره...

بعضیا میگن بزار جوونی کنیم پیر شدیم توبه میکنیم اما اگه قبلا از چهل سالگی از دنیا رفتیم چی.اگه فرصت توبه کردن پیدا نکردیم چی؟

برای من مرگ‌دوست عزیزم یه تلنگر بود تاخودمو پیدا کنم بعداز اونم عزیزان زیادی رو ازدست دادم که بهم یاداوری کردن‌ مرگ تا چه اندازه به انسان‌نزدیکه ..مرگ کاری با آرزوهای دور و دراز ما نداره بخواد بیا میاد

بلخره و انشالله همگی دست‌پر از این دنیا بریم و خدا اون لحظه ازمون راضی باشه

الهی آمین

 آیه ۳۰ سوره نور

اى پیامبر! به بانوان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه کردن به نامحرمان) فرو بندند و عورتهاى خود را بپوشانند، و زینت هاى خود را جز آن مقدارى که نمایان است، آشکار نسازند و با روسرى و چادر، سر و گردن و سینه و اندام خود را بپوشانند و زینت و (برجستگی هاى اندام) خود را هم از زیر چادر ظاهر نکنند، مگر براى شوهرانشان و پدرانشان و پدر شوهرانشان و پسرانشان و پسران همسرانشان و برادرانشان و پسر برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنانِ هم مذهبشان


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792