دختر خالم در این بین بچمو برد گردوند باز بچم نموند و اذیت کردبغل گرفتم چرخوندم فایده نداشتعصبی شدم ی ...
خدای من ،خیلی تند رفتی،خیلی ،بعدا با فامیل چشم تو چشم میشی بچه ها با هرکی دوست دارن بازی میکنن تو دنیای خودشونن ،حق میدم بهت از کارای بچه خسته شده باشی ولی کاش همون موقع که دیدی خیلی اذیت میکنه اروم عذرخواهی میکردی و زنگ میزدی بیان دنبالت و میرفتی
اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی ممنون پدرجان (:
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اگه من جات باشم یه مدت کلا جایی نمیرم...نه خونه مادرم و نه خونه فامیل..بشین خونه خودت تا دیگه اذیت نشی..اینجوری که میگی خواهرت حسادت داره و حس خوبی نگرفتم ازش..
آره ، وقتی اون جلو فامیل غذای دست منو نمیخوره و با صدای بلند میگه چرا نمیخورم وقتی اون تیکه میپرونه ...
فامیل هیچوقت نه مشکل ادمو حل میکنه نه درد ادمو دوا میکنه ،بحث خانواده فرق داره ،اصلا خانوادتو پیش بقیه خراب نکن ،تو خلوت هرچی میخوای بگو ولی پیش غریبه اصلااااا و ابداااا
حتما بین شما و خواهرت مشکلاتی بوده از قبل که این رفتارا رو میکنه ، اینکه کارش بچگونس اصلا توش شکی نیست ،شما سعی کن بزرگوار باشی ،اهمیت نده ،الان من به این فکر میکنم مادرت اون شب چه حالی داشته ، بین این بحث و حرف و حدیث
اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی ممنون پدرجان (: